جدول جو
جدول جو

معنی سیچ - جستجوی لغت در جدول جو

سیچ
ساز و سامان نظم و ترتیب: میداد چو نظم نامه را سیچ باقی نگذاشت به هر ما هیچ. (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
سیچ
نظم و ترتیب
تصویری از سیچ
تصویر سیچ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سامان جهاز اسباب وسایل، سلاح ساز جنگ، رخت سفر، ساختگی آمادگی آماده سفر شدن، قصد اراده عزم عزیمت، آماده ساختن نیروی نظامی و تمامی ساز و برگ سفر و جنگ -7 تجهیزات
فرهنگ لغت هوشیار
بسیجیدن، توضیح استاد هنینگ پس از ذکر پسیچیدن و ارتباط آن با سغذی گوید: لازم است یاد آور شویم که سیچیدن از تحلیل غلط تلفظ خطای بسیچ ناشی شده و درحقیقت هرگز وجود نداشته است (رجوع کنید برهان مصحح م معین: سیچیدن) مع هذا استعمال شده: نیاید به کار من این کار جنگ کجا سوسه سیجد بجنگ پلنگ. (فردوسی) انتساب این بیت بفردوسی مشکوک است. فردوسی بسیچیدن و مشتقات آن را به همین صورت آورده منتهی ولف در فهرست خود سیچیدن را اصل و ب را زاید پنداشته و مشتقات این مصدر را هم ذیل سیچیدن و هم بسیچیدن نقل کرده است. امیر خسرو سیچ (از همین ریشه (را به کار برده
فرهنگ لغت هوشیار
نخستین سالا ز دور دوازده ساله و قبچاقیان و اویغوران. توضیح پس از استیلای مغول دوره دوازده ساله ترکان در ایران رواج یافت این ترتیب در میان ترکان آسیای مرکزی از قدیم معمول بوده و در دیوان لغات - الترک کاشفری (مولف بسال 466 ه ق) آمده سالهای مذکور ازین قراراست: سیچقان ئیل (سال موش)، اودئیبل (سال گاو)، بارش تیل (سال پلنگ)، توشقان ئیل (سال خرگوش)، لوی تیل (سال نهنگ)، ئیلان (سال مار)، یونت ئیل (سال اسب)، قوی ئیل (سال گوسفند)، پیچی ئیل (سال میمون)، تخافوی ئیل (سال مرغ)، ایت ئیل (سال سگ)، تنگورئیل (سال خوک)، توضیح در نصاب آمده: موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زین چار چو بگذری نهنگ آید و مار وانگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخرکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیچیده
تصویر سیچیده
ساخته و آراسته و آماده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیچیدن
تصویر سیچیدن
بسیچیدن، بسیجیدن، مهیا ساختن، تهیه دیدن، نظم و ترتیب دادن، سامان دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیچقان ئیل
تصویر سیچقان ئیل
اولین سال از سال های دوازده گانۀ تقویم ترکی، سال موش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیچیدن
تصویر سیچیدن
((دَ))
آماده شدن، قصد کردن، تدبیر کردن، سامان دادن، بسیجیدن، سیجیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیچغنه
تصویر سیچغنه
قرقی، پرنده ای شکاری و زردچشم، کوچکتر از باز، رنگش خاکستری تیره، زیر سینه و شکمش سفید با لکه های حنایی، بسیار چالاک و تیزپر که شکارش گنجشک، سار، کبوتر و سایر پرندگان کوچک است، بازک، باشه، قوش، باشق، واشه، بازکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیل
تصویر سیل
تنداب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیم
تصویر سیم
نقره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیج
تصویر سیج
خطر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیچ
تصویر زیچ
بیرون کشیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپیچ
تصویر سپیچ
نوعی از دستار و گلیم سپاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایچ
تصویر ایچ
هیچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیچ
تصویر پیچ
خمیدگی، کجی، عطف، گردش، تاب، شکن، تای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمچ
تصویر سمچ
زشت ناپسند، بیشرم بیحیا، جمع سماج سمجاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویچ
تصویر سویچ
کلید برق
فرهنگ لغت هوشیار
آن چه برنگ زغال باشد اسود، تیره تاریک، رنگ زغال سواد. توضیح تیره ترین رنگهاست و آن رنگی است خارج از دسته رنگهای اصلی و فرعی. چون این رنگ را به رنگ دیگر اضافه کنند آن را تیره سازد مقابل سفید، کسی که سیاه پوست باشد، حبشی زنگی، اسب سیاه رنگ، خط چهارم از جمله هفت خط جام ارزق، مست طافح سیاه مست، نحس شوم. یا بازار سیاه. بازاری که در آن قیمت اشیا را بیش از قیمت اصلی خرید و فروش کنند. یا (میان) سیاه و سفید فرق کردن (تشخیص دادن) خواندن و توانستن سواد داشتن، سی ثلثین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیو
تصویر سیو
سیب تفاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیا
تصویر سیا
مخفف سیاه است که در مقابل سفیدی، نام مخفف سازمان جاسوسی آمریکا
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از فلزات گرانبها که در معدن بطور خالص یا ترکیب با فلزات دیگر مانند سرب پیدا میشود، نقره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیل
تصویر سیل
آب بسیار که روان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
زردی و علتی باشد که بر روی غله زار نشیند، یرقان و به ترکی بمعنای آلت تناسلی یک ثلث یک سوم سه یک. آلت تناسل مرد ذکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیف
تصویر سیف
شمشیر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیغ
تصویر سیغ
خوب و نیکو و نغز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیس
تصویر سیس
جهنده، تندرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیز
تصویر سیز
چابک، تند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیر
تصویر سیر
جمع سیرت، عادتها و خصلتها گشت و تفریح و گردش و سفر و سیاحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سید
تصویر سید
پیشوا و مهتر قوم و سردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیخ
تصویر سیخ
استوار گردیدن، هر چی نوگ تیز فلزی یا چوبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیح
تصویر سیح
پخشاب آب پخشیده بر زمین، وستر راهراه (عبای مخطط)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیج
تصویر سیج
انگور خشک شده مویز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیب
تصویر سیب
میوه ایست معروف
فرهنگ لغت هوشیار