معنی سیوب - جستجوی لغت در جدول جو

سیوب(سُ)

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایوب — تصویر ایوب

(پسرانه)

آنکه به خدا رجوع می کند، نام یکی از پیامبرآنکه خداوند او را به بلاهای فراوان دچار کرد و سپس او را عافیت بخشید و به همین دلیل به صبر وشکیبایی شهرت دارد

فرهنگ نامهای ایرانی

محفظه ای لاستیکی و گرد با دیوارۀ نازک که از هوا پر می شود و در تایر اتومبیل و امثال آن قرار می دهند، تویی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سیوف — تصویر سیوف

سیف ها، شمشیرها، ساحلهای دریا، ساحلهای رود، جمع واژۀ سیف

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غیوب — تصویر غیوب

غیب ها، ناپیداها، ناپدیدها، پنهان ها، جمع واژۀ غیب

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

عیب ها، نقیصه ها، نقصها، بدی ها، جمع واژۀ عیب

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سیور — تصویر سیور

گونه ای سرو که آن را سرو خمره یی نیز گویند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غیوب — تصویر غیوب

ناپدید شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

جمع عیب، آهوکان آک ها جمع عیب، جمع عیوبات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیاب — تصویر سیاب

خرما غوره

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از صیوب — تصویر صیوب

باران، راست، نشانه زن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیوع — تصویر سیوع

پخش شدن آب پخش شدن می

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سغوب — تصویر سغوب

گرسنگی، گرسنگی و درماند گی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیوف — تصویر سیوف

جمع سیف، شمشیرها جمع سیف شمشیرها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سلوب — تصویر سلوب

بچه انداخته، بچه مرده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جیوب — تصویر جیوب

جمع جیب، گریبانها بریک ها جمع گجیب گریبانها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سکوب — تصویر سکوب

آب ریزان آب ریخته

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سنوب — تصویر سنوب

جمع سنب، اسپان تیز رو نوندان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیوم — تصویر سیوم

در مرحله سه سوم

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیول — تصویر سیول

جمع سیل، لورها تندابها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سیوف — تصویر سیوف

((سُ))

جمع سیف، شمشیرها

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

((عُ))

جمع عیب

فرهنگ فارسی معین

تصویری از غیوب — تصویر غیوب

((غَ))

غایب شدن، ناپدید شدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

Faults

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

défauts

دیکشنری فارسی به فرانسوی

بز سیاه رنگ

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

fallos

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

fouten

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

difetti

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

ошибки

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

falhas

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

błędy

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

помилки

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

Fehler

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از عیوب — تصویر عیوب

दोष

دیکشنری فارسی به هندی