جدول جو
جدول جو

معنی سیسریک - جستجوی لغت در جدول جو

سیسریک
ریزه ی آتش که از زغال یا چوب در حال سوختن جدا گردد و به هوا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
بزرگ ترین عصب بدن که مربوط به اندام تحتانی است، در پزشکی درد شدید و تیرکشنده در کمر، لگن و زانو که به دلیل فشار به عصب سیاتیک بروز می کند، عرق النسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیسرک
تصویر سیسرک
سیسرو، کرمی که در انبار گندم پیدا می شود و گندم را ضایع می کند، سیکک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیسراک
تصویر بیسراک
شتر جوان و قوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
ناشی از هیستری، مبتلا به هیستری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیرسیرک
تصویر سیرسیرک
جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، جرواسک، چزد، جزد، زانه، زلّه
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
کرمی که در انبار افتد وگندم را ضائع کند. (برهان) (آنندراج). کرمک گندم خوار. (ناظم الاطباء). رجوع به سیسک، سیسرو و سوس شود
لغت نامه دهخدا
گونه ای پرنده شکاری دور پرواز که جثه اش به اندازه سه برابر یک کبوتر است و دارای چشمی بسیار دوربین است و اوجش نیز بسیار است. پرهای بدنش سفید و خال هایش سیاه رنگند سیسالک شیشلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیسرک
تصویر سیسرک
جیرجیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
فرانسوی دلهره مند کسیکه مبتلا به بیماری هیستری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیسراک
تصویر بیسراک
شتر جوان قوی، خرکره، استر قاطر
فرهنگ لغت هوشیار
عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضله هرمی لگن خارج میشود، عرض این عصب در ابتدا حتی به 5/1 سانتیمتر نیز میرسد فرانسوی سرینیک مربوط به تهیگاه، معمولا نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ) اطلاق میشود. این عصب از راس مثلث شبکه خاجی تولید و در حقیقت دنباله این راس است. عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسائی در زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود. عرض این عصب در ابتدا حتی به 5، 1 سانتیمتر نیز میرسد. ابتدا در سرین به طور مایل و بعد در ناحیه خلفی ران تا حفره رکبی قائما پایین میاید. و از آن جا به بعد به دو شاخه انتهایی تقسیم میشود. عصب مذکور در سرین به وسیله عضطه سرینی بزرگ پوشیده میشود و در ناودانی که بین استخوان و رگ و برآمدگی بزرگ استخوان رانی است پایین میاید و یکی از نقاط دردناک این عصب دو همین محل است عرق النسا بزرگ عرق النسا عصب نسائی بزرگ، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس میشود خصوصا در ناحیه سرینی وجع عرق النسا. یا سیاتیک بزرگ. سیاتیک. یا سیاتیک کوچک. عصبی است که جدا میگردد و از زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود و محل خروج آن در عقب کنار داخلی عصب نسائی بزرگ است و در ناحیه سرینی به دو شاخه عضلانی و جلدی تقسیم میگردد نسائی کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیستیت
تصویر سیستیت
التهاب مثانه
فرهنگ لغت هوشیار
گونه ای پرنده شکاری دور پرواز که جثه اش به اندازه سه برابر یک کبوتر است و دارای چشمی بسیار دوربین است و اوجش نیز بسیار است. پرهای بدنش سفید و خال هایش سیاه رنگند سیسالک شیشلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیترین
تصویر سیترین
ویتامین پ را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیرسیرک
تصویر سیرسیرک
((رَ))
زنجره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیسراک
تصویر بیسراک
((سُ))
شتر جوان قوی، استر، قاطر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
مربوط به تهیگاه، نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ اطلاق می شود، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیوریک
تصویر تیوریک
دیدمانیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
Hysterical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
hystérique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جرقه هایی که از میان آتش می جهد
فرهنگ گویش مازندرانی
ریزه ی آتش که از زغال یا چوب در حال سوختن جدا گردد و به هوا
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
histérico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
histérico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
histeryczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
истерический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
істеричний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
hysterisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
hysterisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
isterico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
हिस्टेरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
হিষ্টেরিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
histerik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هیستریک
تصویر هیستریک
히스테리적인
دیکشنری فارسی به کره ای