جدول جو
جدول جو

معنی سیسرک

سیسرک
سیسرو، کرمی که در انبار گندم پیدا می شود و گندم را ضایع می کند، سیکک
تصویری از سیسرک
تصویر سیسرک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سیسرک

سیسرک

سیسرک
کرمی که در انبار افتد وگندم را ضائع کند. (برهان) (آنندراج). کرمک گندم خوار. (ناظم الاطباء). رجوع به سیسک، سیسرو و سوس شود
لغت نامه دهخدا

سیسارک

سیسارک
گونه ای پرنده شکاری دور پرواز که جثه اش به اندازه سه برابر یک کبوتر است و دارای چشمی بسیار دوربین است و اوجش نیز بسیار است. پرهای بدنش سفید و خال هایش سیاه رنگند سیسالک شیشلنگ
فرهنگ لغت هوشیار

سیسرو

سیسرو
کرمی که در انبار گندم پیدا می شود و گندم را ضایع می کند، سیکَک، سیسِرک
سیسرو
فرهنگ فارسی عمید

پیسرک

پیسرک
ابابیل که پرنده ای است سیاه بقدر گنجشک و در سقف عمارات آشیانه کند. و شاید لفظ مذکور محرف پرستوک باشد. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

سیستک

سیستک
دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 267تن سکنه. آب آن از سیمین رود و چشمه. محصول آنجا غلات، توتون، چغندر، حبوبات. در دو محل بفاصله نیم کیلومتر بنام سیستک بالا و پائین مشهور و سکنۀ سیستک پائین 121 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا