- سیان
- گیاهی فاقد شکوفه و گل که در حوالی کوفه می روید، عشقه، برسیان، پرسیان، پرشیان
معنی سیان - جستجوی لغت در جدول جو
- سیان ((سَ))
- عشقه، گیاهی که به درخت پیچد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فراموش کردن، فراموشی
فراموشی، فرو شدن از خاطر
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مرد دانشمند، سوراخ کننده، نام پدر شیخ ابوعلی سینا، صفت مشبه از سنبیدن، نام شبه جزیره ای کوهستانی در شمال شرقی مصر که حضرت موسی (ع) به پیامبری برگزیده شد و الواح دهگانه را خداوند به او نازل کرد، نام جد ابن سینا پزشک ودانشمند نامدار ایرانی
گفتار
هویدا، آشکار
ضرر، خسارت
بین، وسط
فصاحت و زبان آوری، سخن و گفتار، شرح و تعبیر
آبگون
سایاگ
جنبنده
گردشگر
اکالیب
جبران
در حال آمدن
بسیار چیره و غالب پاداش و جزا دادن، بحساب رسنده
سیراب، تر و تازه، فراوانی سیراب مقابل عطشان، تر و تازه شاداب جمع رواء
نقصان، ضرر، خسارت و کمی آسیب، صدمه، گزند، آزار
دیگ دهن گشاد
پسوند مکان. الف: باسم ذات پیوند دال بر بسیاری و فراوانی: بوستان خارستان تاکستان سروستان گلستان گورستان نیستان. ب: باسم معنی پیوندد و افاده محل و مکان کند: دادستان فرهنگستان ورستان ج: باسم خاص (علم) پیوندد و افاده مقر مستقر و محل کند: ارمنستان افغانستان تاجیکستان ترکستان کردستان گرجستان لرستان هندوستان، پسوند زمان: تابستان زمستان. در ترکیب به معنی ستاینده آید: جانستان دادستان دلستان
پرده
جمع سری، جویکان
دنباله کشتی
مخفف آسمان
کشتی بان، کشتی باز
سر نیزه