- سیات
- بدی ها گناهان
معنی سیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع حسیه، الف - قضایایی که عقل بمجرد تصور دو طرف آن حکم بدان کند از روی جزم و یقین بواسطه حس ظاهر یا حس باطن که آنها را محسوسات و مشاهدات نامند و از مقدمات یقینه ضروریه باشند. ب - محسوسات بمعنی مشاهدات حسی
زندگی
شب زنده داری
نشانه ها، نشانی ها، نشانه ها، نشان ها
تارنما، جایگاه
آبگون
سایاگ
جنبنده
گردشگر
انجمن
ساستاری
نشانها، علامتها، جمع آیه
جمع دیه، خونبها ها عدد اصلی (10) پس از نه دو پنج عشره
خواب خواب سبک خواب آسوده، خوابزدگی دراز خوابی خواب آلود گی از بیماری ها، آغاز خواب
عمر، زیست، زندگانی
جمع سجیه، خوی ها سرشت ها خلق خوی عادت طبیعت، جمع سجایا سجیات
سعی کننده کوشنده کوشا، دونده شتابنده، سخن چین غماز، فراهم آورنده زکات عامل صدقات، مهتر جهودان جمع سعات
سکوت، خاموش شدن
داغها و نشانها
قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
مونث سمی زهر آلود، جمع سمیات
تیره و تاریک
آب روان و جاری
روان کردن، ترتیب، روش، قاعده
راندن ستور را، روش در گفت و نوشت، همارگری به شیوه هزوارش سیاهه، کابین راندن (چارپایان و غیره)، اسلوب روش طریقه. یا سیاق کلام (سخن) اسلوب سخن طرز جمله بندی، فن تحریر محاسبات به روش قدیم و آن شامل علایمی اختصاری بود ماخوذ از اعداد عربی مثلا: (مائه صد)
مرد شمشیر زن
کندر دار از گیاهان درخت کندر درخت بان کاه گل
جمع سوط، تازیانه ها، سرود گویی جمع سوط تازیانه ها شلاقها
نگاهداشتن، نگاهداری، حفاظت، مملکت داری و اداره مردم
سخن چینی و چغلی
بسیار سیر کننده
مهتری، بزرگی و سرداری، سروری
گردش کردن در شهر ها و کشور های مختلف، جهانگردی