میر علیشیر نوایی گوید: ملا سروی ولدحافظ علی بیرجندی است که عالم قرائت را در این زمانها برابر او کسی ندانسته. اما غریب هیأت مطبوع دارد... اما شاعری معنی دیگر است. از او است این مطلع: کاشکی دامن کشان آید قد رعنای او تا نبیند دیدۀ غیری نشان پای او. (از مجالس النفایس ص 157) مولانا سروی خراسانی است و طبع سلیم و فهم مستقیم دارد و این مطلع از اوست: تا سوار چابک من سوی میدان مست رفت هر طرف چابک سواری را عنان از دست رفت. (از مجالس النفایس ص 392)
میر علیشیر نوایی گوید: ملا سروی ولدحافظ علی بیرجندی است که عالم قرائت را در این زمانها برابر او کسی ندانسته. اما غریب هیأت مطبوع دارد... اما شاعری معنی دیگر است. از او است این مطلع: کاشکی دامن کشان آید قد رعنای او تا نبیند دیدۀ غیری نشان پای او. (از مجالس النفایس ص 157) مولانا سروی خراسانی است و طبع سلیم و فهم مستقیم دارد و این مطلع از اوست: تا سوار چابک من سوی میدان مست رفت هر طرف چابک سواری را عنان از دست رفت. (از مجالس النفایس ص 392)
نام یکی از خویشان افراسیاب است که در کشتن سیاوش مکرها کرد و حیله ها انگیخت و او را گروی زره نیز گویند. (برهان) (آنندراج). رجوع به فهرست ولف شود: نهادند پس گیو را با گروی که همزور بودند و پرخاشجوی. فردوسی. و رجوع به گروی زره شود
نام یکی از خویشان افراسیاب است که در کشتن سیاوش مکرها کرد و حیله ها انگیخت و او را گروی زره نیز گویند. (برهان) (آنندراج). رجوع به فهرست ولف شود: نهادند پس گیو را با گروی که همزور بودند و پرخاشجوی. فردوسی. و رجوع به گروی زره شود