جدول جو
جدول جو

معنی سگران - جستجوی لغت در جدول جو

سگران
دهی جزء دهستان وسط بخش شهرستان تهران، دارای 396 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و سگران و محصول آن چای، غلات، یونجه، میوه جات است. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرگران
تصویر سرگران
سر سنگین، ناخشنود، خشمناک، مغرور، مست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سگدان
تصویر سگدان
آغل سگ، جای سگ، کنایه از جای کثیف و ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سگبان
تصویر سگبان
کسی که سگ ها را نگهداری و تربیت می کند، نگهبان سگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگران
تصویر نگران
اندیشناک، دلواپس، کنایه از چشم به راه، منتظر، بیننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکران
تصویر سکران
مست، آنکه در اثر خوردن نوشابۀ الکلی از حال طبیعی خارج شده، خمارآلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیران
تصویر سیران
گردش و تفرج
فرهنگ فارسی عمید
پسوند متصل به واژه به معنای جای بسیاری و فراوانی چیزی مثلاً چشمه ساران، شاخساران، کوهساران، سر، برای مثال گوید آن رنجور ای یاران من / چیست این شمشیر بر ساران من؟ (مولوی - ۳۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
(مِ گَ)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ارداک شهرستان مشهد، واقع در 42هزارگزی شمال غربی مشهد و 2هزارگزی راه شوسۀ مشهد به قوچان. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دگران
تصویر دگران
دیگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگران
تصویر سرگران
عضبناک خشمگین، متکبر خود پرست مغرور، ناخشنود ناراضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگبان
تصویر سگبان
مستحفظ و نگاهبان سگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعران
تصویر سعران
سخت دویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکران
تصویر سکران
مست مرد مست، جمع سکاری
فرهنگ لغت هوشیار
سیر گردش ک: که بود افتاده بر ره ریا حشیش لایق سیران گاوی یا خریش. (مثنوی) توضیح نیکلسن در تفسیر این بیت سیران را به معنی (سیر آفاق) گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگران
تصویر نگران
نگریستن، تامل کننده، متاهل، ناظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگران
تصویر نگران
((نِ گَ))
منتظر، چشم به راه، اندیشناک، مضطرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیران
تصویر سیران
((سَ یا س))
گردش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سکران
تصویر سکران
((سَ کْ))
مست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساران
تصویر ساران
ابتداء، آغاز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگران
تصویر سرگران
((~. گِ))
خشمگین، بی مهر، متکبر، ناخشنود، مست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نگران
تصویر نگران
Anxious, Apprehensive, Concerned, Nervous, Uneasy, Worried
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نگران
تصویر نگران
anxieux, appréhensif, préoccupé, nerveux, inquiet
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نگران
تصویر نگران
cemas, khawatir, gugup, gelisah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
চিন্তিত , উদ্বিগ্ন , উদ্বিগ্ন , চিন্তিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نگران
تصویر نگران
चिंतित , भयभीत , घबराया हुआ , अशांत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, apprensivo, preoccupato, nervoso, inquieto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
тривожний , стурбований , нервовий , неспокійний , занепокоєний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ängstlich, besorgt, nervös, unruhig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نگران
تصویر نگران
bezorgd, nerveus, onrustig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نگران
تصویر نگران
тревожный , опасающийся , обеспокоенный , нервный , беспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نگران
تصویر نگران
zaniepokojony, nerwowy, niespokojny, zmartwiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, aprensivo, preocupado, nervioso, inquieto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نگران
تصویر نگران
ansioso, apreensivo, preocupado, nervoso, inquieto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نگران
تصویر نگران
endişeli, sinirli, huzursuz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی