- سگدل
- درنده، سنگدل
معنی سگدل - جستجوی لغت در جدول جو
- سگدل ((سَ دِ))
- سخت دل، آزار کننده، موذی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قسی القلب، بی احساس، بی رحم
اندیشه و فکر، خیال
کفش چوبی
بی رحم، بی مروت، دل سنگ
زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد
وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ، ثؤلول
وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ، ثؤلول
سنگ دل، سخت دل، بد دل، آزار کننده، برای مثال فرمود به سگ دلان درگاه / تا پیش سگان برندش از راه (نظامی۳ - ۴۵۸) ، درنده
سگالنده، پسوند متصل به واژه به معنای اندیشنده مثلاً بدسگال، چاره سگال، نیک سگال
بی رحم، سخت دل، دل سخت، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
پرده گردن بند پرده سینه ریز