معنی سگیل - فرهنگ فارسی عمید
معنی سگیل
- سگیل
- زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد ندارد
وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، زوخ، آژخ، ژخ، ثؤلول
تصویر سگیل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سگیل
زگیل
- زگیل
- غده گوشتی که بیشتر بر پوست صورت و دست بر آید و این غده ها را با داروهای سوزاننده از قبیل اسید ازتیک و جز آن بر طرف کنند
فرهنگ لغت هوشیار
