- سکیزه
- جست و خیز کننده، جفتک انداز
معنی سکیزه - جستجوی لغت در جدول جو
- سکیزه
- جست و خیز ستور، لگد، جفته، جفتک، آلیز
- سکیزه ((س زَ))
- جست و خیز، جفتک اندازی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جفته انداختن ستور برجستن و لگد انداختن چارپایان، جست و خیز کردن
لگد و آلیز ستور، جست و خیز چهارپایان، جفته، جفتک
گوهر نهنبیده (جواهر مدفون)، کیان، آسه (محور)، آبپایه پایه هایی از یک ساختمان که در آب برنهند
آرامش و آهستگی
وقار، طمانینه، مهابت، آرامش، آهستگی
ستیز، جنگ وجدال، دشمنی و سرکشی، ناسازگاری، کشمکش، لجاج، عناد
سکسکه، انقباض ناگهانی و غیرارادی عضلۀ دیافراگم که به صورت صداهای پی در پی از حلق خارج می شود
زغنگ، هکچه، سچک، هکک، فواق، اسکرک، اشکوهه، هکهک
زغنگ، هکچه، سچک، هکک، فواق، اسکرک، اشکوهه، هکهک
جست آلیز، جفته جفتک