معنی سکیز
- سکیز((س))
- جست، جفتک
واژههای مرتبط با سکیز
سکیز
- سکیز
- جست آلیز، جفته جفتک
ستیز
- ستیز
- مبارزه، نزاع، منازعه
ستیز
- ستیز
- تعصب، جنگ، خصومت، سرکشی، لجاجت
سکین
- سکین
- کارد
سکیزه
- سکیزه
- جست و خیز کننده، جفتک انداز
سکیر
- سکیر
- هماره مست
سکیت
- سکیت
- سراپا خاموش همیشه خاموش
سکزی
- سکزی
- منسوب به سکزستان سکستان سیستان از مردم سیستان سیستانی سجزی
سکزی
- سکزی
- سجزی، از مردم سیستان، سیستانی،
برای مِثال رستم سکزی، فزون شد دولتت تا بازگشتی / ز جنگ سکزیان دیومنظر (ازرقی - ۲۰)
