جدول جو
جدول جو

معنی سکیرو - جستجوی لغت در جدول جو

سکیرو
(سِ)
اسقیروس و سرطان صلب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سکارو
تصویر سکارو
نان یا گوشتی که بر روی آتش بریان کنند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
بمعنی سپیرک است که جانوری باشد پردار و سرخ رنگ و بیشتر در حمامهای نمناک متکوّن میشود. (برهان). و رجوع به سپیرک شود
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نان و گوشتی را گویند که بر روی زغال افروخته و اخگر بپزند. (برهان) (آنندراج). نانی که بر روی انگشت افروخته افکنند تا بریان شود. (رشیدی) ، چنگالی. (برهان) ، مالیده. (برهان)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم، دارای 603 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آنجا غلات، پنبه، باغات، انگور، انار و انجیر، شغل اهالی زراعت و بنای امام زاده ابراهیم قدیمی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
خارپشت وخارپشت بزرگ تیرانداز، (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(سِکْ کی)
همیشه مست. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ رُ / کی)
به معنی حفظ و نگاه داشتن و حصول چیزهایی باشد که پیش از این در ذهن پوشیده بوده. (برهان) (آنندراج). حفظ و یاد و نگاهداشت و خاطرنشان و حصول چیزی که پیش از این در ذهن پوشیده و از یاد رفته بود. (ناظم الاطباء). ظاهراً: ’گیر’، و با ’ویر’ مقایسه شود. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
حشره ایست از راسته قاب بالان که بدنی کشیده و قهوه یی دارد و بالهایش نیز همرنگ بدن میباشد. دو بال جلو این جانور ضخیم و مانند دو قاب روی بالهای نازک عقب را می پوشاند. قطعات دهنی وی از نوع جونده است. سوسک بیشتر شبها از لانه خارج شده از خرده ریز غذا ها تغذیه میکند و چون حامل نطفه میکربهای مختلف است جانوری موذی و خطرناک است سپیرک سپیرو. یا سوسک طلایی. حشره ایست از راسته قاب بالان که در حدود 25 گونه از آن شناخته شده حشره ایست سنگین و کندرو برنگ طلایی مایل به قرمز شکمش مایل به سفیدی است و در انتهای شکمش نوع آلت نوک تیزی جهت حفر زمین قرار دارد. نوزاد این حشره و همچنین حشره بالغ علفخوارند و بیشتر به مزارع چغندر و چغندر قند حمله میکنند زنبور طلایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکارو
تصویر سکارو
نان و گوشتی که بر روی زغال افروخته و اخگر پزند، چنگالی مالیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکیر
تصویر سکیر
هماره مست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیرو
تصویر سیرو
خارپشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکارو
تصویر سکارو
((سُ))
نان و گوشتی که بر روی آتش بریان کنند
فرهنگ فارسی معین
کف حمام، سطح داخلی حمام
فرهنگ گویش مازندرانی
سیرکوهی، نوعی خورشت آبکی که سیر از مواد اصلی آن است
فرهنگ گویش مازندرانی