- سکبا
- آشی که از سرکه و گوشت و بلغور و میوه خشک پزند و آن چنانست که گندم را بلغور کنند و در سرکه بخیسانند و خشک کنند و هر وقت که خواهند صرف نمایند سرکه با آش سرکه
معنی سکبا - جستجوی لغت در جدول جو
- سکبا
- آش سرکه، آش بلغور که در آن سرکه بریزند، سکوا، سکباج،
برای مثال گر برای شوربایی بر در این ها روی / اولت سکبا دهند از چهره آنگه شوربا (خاقانی - ۲)
- سکبا ((س))
- آش سرکه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی گشته سکبا سرکه با آش سرکه آشی که از سرکه و گوشت و بلغور و میوه خشک پزند و آن چنانست که گندم را بلغور کنند و در سرکه بخیسانند و خشک کنند و هر وقت که خواهند صرف نمایند سرکه با آش سرکه
آش سرکه، آش بلغور که در آن سرکه بریزند، سکبا، سکوا
آش عدس
سبوسه سر شوره سر زه نیام، توره سر آشی که از سرکه و گوشت و بلغور و میوه خشک پزند و آن چنانست که گندم را بلغور کنند و در سرکه بخیسانند و خشک کنند و هر وقت که خواهند صرف نمایند سرکه با آش سرکه
آش سرکه
دیواری که سر کوچه درست کنند جهت محافظت و جلوگیری از هجوم دشمن
دیواری که در سر کوچه، محله یا جای دیگر برای محافظت و جلوگیری از هجوم دشمن درست کنند
اسقف، پیشوا، خطیب و واعظ عیسوی، بالاتر از کشیش
آش سرکه، آش بلغور که در آن سرکه بریزند، سکبا، سکباج
بادی که از سمت وزش خود برگردد، باد نامساعد برای کشتی
آرمیدگی و اقامت در جایی، جای ساکن شدن، جای اقامت، خانه، مسکن
باد نا مساعد بادی که از جهت وزش خود منحرف گرددباد گژ. یا نکباء (نکبای) نکبت. (تشبیهی) نکبت مانند نکباء: در آن وقت که نکبای نکبت او وزیدن گرفت
ریزش پیاپی، تند رو اسپ، بلند بالا مرد، بایسته کار، مس، سرب، گونه ای جامه آردم (شغایغ نعمانی) از گیاهان
ریختن آب یا مایع دیگر
سی و چهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۴ آیه، داود
آخال، آخالدان، تراشه سونش
واحد سکباج سکبا. توضیح همین کلمه است که به صورت سکباچه تحریف شده
آش عدس