زشتی. بیحیایی و سماجت. (آنندراج) : علاج حرص قلمزن برشوه نتوان کرد سپیدچشمی نرگس به توتیا نرود. محسن تأثیر (از آنندراج). و رجوع به سفیدچشم و سفیدچشمی شود
زشتی. بیحیایی و سماجت. (آنندراج) : علاج حرص قلمزن برشوه نتوان کرد سپیدچشمی نرگس به توتیا نرود. محسن تأثیر (از آنندراج). و رجوع به سفیدچشم و سفیدچشمی شود
نوعی از بیجاذی از اشباه یاقوت. ابوریحان بیرونی در الجماهر آرد: اما اسپیدچشمه راحمزه در جواهر ذکر کرده و گوید آن جوهریست همچون بیجاذی. و نصر بن احمد بن الخطیبی آرد که آن سنگی است که از زمین مغرب بمصر آرند پست تر از یاقوت و صافی تر از بیجاذی و برنگ سیرتر از لعل بدخشی مسمی به اسپیدچشمه و معروف به غروی است و بهای یک مثقال آن بالغ بر سی دینار مغربی است و او گفت که من از اسپیدچشمه جز مهره هائی که وزن هریک، یک مثقال بود ندیده ام. و ابوالقاسم بن صالح کرمانی گوید که اسپیدچشمه شبیه به جزع ولی شفاف تر از آنست و در آن دخانیتی است و شیعۀ فارس از آن انگشتری کنند و سبب این امر و جلب آن از ناحیۀ مغرب ظهور اصحاب مصر است بمغرب پیش از ورود آنان بمصر. و هم او گوید آنرا قیمت بسیار نیست، چه غیرشیعه بدان رغبت ندارند و نصر گوید: اسپیدچشمه نوعی است از بیجاذی و در آن زردی عقیق رومی و رنگی نیکوست و درتحسین آن گوید که نگین انگشتری بدان کنند. کندی گفته است: اسپیدچشمه به رنگ سرخ سیر است و رنگ بنفش با آن ممزوج نیست بلکه شائبۀ زردی که بسرخی روشن زند، در آن دیده میشود و آن سخت رطب است و نوعی از وی صافی تر و شبیه به عقیق رومی است و در لون از خرجون اختلاف دارد و به زردول معروف است و نوعی دیگر که بزردی زند و سخت و عدیم الماء و معروف به تاربان است. (الجماهر بیرونی صص 89- 90)
نوعی از بیجاذی از اشباه یاقوت. ابوریحان بیرونی در الجماهر آرد: اما اسپیدچشمه راحمزه در جواهر ذکر کرده و گوید آن جوهریست همچون بیجاذی. و نصر بن احمد بن الخطیبی آرد که آن سنگی است که از زمین مغرب بمصر آرند پست تر از یاقوت و صافی تر از بیجاذی و برنگ سیرتر از لعل بدخشی مسمی به اسپیدچشمه و معروف به غروی است و بهای یک مثقال آن بالغ بر سی دینار مغربی است و او گفت که من از اسپیدچشمه جز مهره هائی که وزن هریک، یک مثقال بود ندیده ام. و ابوالقاسم بن صالح کرمانی گوید که اسپیدچشمه شبیه به جزع ولی شفاف تر از آنست و در آن دخانیتی است و شیعۀ فارس از آن انگشتری کنند و سبب این امر و جلب آن از ناحیۀ مغرب ظهور اصحاب مصر است بمغرب پیش از ورود آنان بمصر. و هم او گوید آنرا قیمت بسیار نیست، چه غیرشیعه بدان رغبت ندارند و نصر گوید: اسپیدچشمه نوعی است از بیجاذی و در آن زردی عقیق رومی و رنگی نیکوست و درتحسین آن گوید که نگین انگشتری بدان کنند. کندی گفته است: اسپیدچشمه به رنگ سرخ سیر است و رنگ بنفش با آن ممزوج نیست بلکه شائبۀ زردی که بسرخی روشن زند، در آن دیده میشود و آن سخت رطب است و نوعی از وی صافی تر و شبیه به عقیق رومی است و در لون از خرجون اختلاف دارد و به زردول معروف است و نوعی دیگر که بزردی زند و سخت و عدیم الماء و معروف به تاربان است. (الجماهر بیرونی صص 89- 90)
قصبه ای است از دهستان گازۀ بخش پاپی شهرستان خرم آباد، مرکز بخش پاپی و ایستگاه راه آهن. در 108 هزارگزی جنوب خاوری شهرستان خرم آباد واقع گردیده است. موقعیت آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. در حدود 600 تن سکنه دارد. آب آنجا از رود خانه سزار و چشمۀ چاله چنار تأمین میشود. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، کارگری و کارمندی راه آهن، عده ای کسب میکنند، ادارۀ بخشداری بخش پاپی در این قصبه واقع است. پاسگاه ژاندارمری، دبستان و در حدود 40 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
قصبه ای است از دهستان گازۀ بخش پاپی شهرستان خرم آباد، مرکز بخش پاپی و ایستگاه راه آهن. در 108 هزارگزی جنوب خاوری شهرستان خرم آباد واقع گردیده است. موقعیت آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. در حدود 600 تن سکنه دارد. آب آنجا از رود خانه سزار و چشمۀ چاله چنار تأمین میشود. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت، کارگری و کارمندی راه آهن، عده ای کسب میکنند، ادارۀ بخشداری بخش پاپی در این قصبه واقع است. پاسگاه ژاندارمری، دبستان و در حدود 40 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مقابل گرسنه چشم. بی رغبت بچیزی. بی نیاز. که در آنچه بیند طمع نکند: دیدۀ ما سیرچشمان شأن دنیا بشکند همچو جوهر نفس را آئینۀ ما بشکند. صائب (ازآنندراج). ، راضی. خشنود، جوانمرد. سخی. (ناظم الاطباء)
مقابل گرسنه چشم. بی رغبت بچیزی. بی نیاز. که در آنچه بیند طمع نکند: دیدۀ ما سیرچشمان شأن دنیا بشکند همچو جوهر نفس را آئینۀ ما بشکند. صائب (ازآنندراج). ، راضی. خشنود، جوانمرد. سخی. (ناظم الاطباء)