جدول جو
جدول جو

معنی سپیدنامگی - جستجوی لغت در جدول جو

سپیدنامگی
سپید بودن نامۀ عمل که گناهی در آن ثبت نشده باشد، پرهیزکاری، درست کاری
تصویری از سپیدنامگی
تصویر سپیدنامگی
فرهنگ فارسی عمید
سپیدنامگی(سَ / سِ مَ / مِ)
پرهیزکاری و درستکاری:
واله سپیدنامگی از من مجو بحشر
فارغ گذاشت فکر سیاهان کجا مرا.
درویش واله هروی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپیدنامه
تصویر سپیدنامه
شخص پرهیزکار و مؤمن و درست کار
فرهنگ فارسی عمید
(سَ / سِ مَ / مِ)
کنایه از مردم صالح و پرهیزکار و درستکار. (برهان) (آنندراج). صالح درستکار چنانکه سیه نامه فاسق و بدکار. (رشیدی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سپید نامگی
تصویر سپید نامگی
پرهیزگاری و درستکاری
فرهنگ لغت هوشیار