جدول جو
جدول جو

معنی سپیددست - جستجوی لغت در جدول جو

سپیددست
((~. دَ))
بخشنده، جوانمرد، خجسته، خوش یمن
تصویری از سپیددست
تصویر سپیددست
فرهنگ فارسی معین
سپیددست
شخص سخی و جوانمرد
تصویری از سپیددست
تصویر سپیددست
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپید دست
تصویر سپید دست
مرد سخی و صاحب همت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپیدبخت
تصویر سپیدبخت
((س. بَ))
نیکبخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشدست
تصویر پیشدست
ساعد
فرهنگ واژه فارسی سره
سابق سبقت گیر مقدم: بدانید کوشد به بد پیشدست مکافات این بد نشاید نشست. (شا. لغ)، پیشدستی سبقت کنون کینه را کوس بر پیل بست همی جنگ ما را کند پیشدست. (شا. لغ)، پیشادست پول پیشکی که قبل از شروع بکار بکارگر دهند بیعانه، نقد مقابل نسیه، صدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشدست
تصویر پیشدست
((دَ))
معاون، پیشکار
فرهنگ فارسی معین