- سپیددست ((~. دَ))
- بخشنده، جوانمرد، خجسته، خوش یمن
معنی سپیددست - جستجوی لغت در جدول جو
- سپیددست
- شخص سخی و جوانمرد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرد سخی و صاحب همت
سابق سبقت گیر مقدم: بدانید کوشد به بد پیشدست مکافات این بد نشاید نشست. (شا. لغ)، پیشدستی سبقت کنون کینه را کوس بر پیل بست همی جنگ ما را کند پیشدست. (شا. لغ)، پیشادست پول پیشکی که قبل از شروع بکار بکارگر دهند بیعانه، نقد مقابل نسیه، صدر