- سپهرم (پسرانه)
- از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
معنی سپهرم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاه سپرغم، ضیمران، سپرم، سپرغم، اسفرغم، اسفرم، شاه اسپرغم، ونجنک، شاه اسپرم، نازبو، شاه پرم، اسپرم، ضومران، شاه سپرم، شاسپرم، اسپرغم
آسمان، فلک
آسمان، فلک، در موسیقی گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه
سپهر برین: آسمان نهم
سپهر زنگاری: آسمان نیلگون، سپهر کبود
سپهر کبود: آسمان نیلگون، برای مثال گر ز خود غافلم به باده و رود / نیستم غافل از سپهر کبود (نظامی۴ - ۷۲۲)
سپهر برین: آسمان نهم
سپهر زنگاری: آسمان نیلگون، سپهر کبود
سپهر کبود: آسمان نیلگون،
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اسفرغم، شاه سپرغم، شاسپرم، سپرهم، ضیمران، نازبو، ونجنک، شاه اسپرغم، ضومران، اسپرغم، سپرغم، شاه پرم، شاه سپرم، اسفرم، شاه اسپرم، اسپرم