ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اسفرغم، شاه سپرغم، شاسپرم، سپرهم، ضیمران، نازبو، ونجنک، شاه اسپرغم، ضومران، اسپرغم، سپرغم، شاه پرم، شاه سپرم، اسفرم، شاه اسپرم، اسپرم
مخفف سپرغم است که نوعی از ریحان باشد. (برهان) (آنندراج) : در و کوه و بیابان پر ز سپرم کِه و مِه خسرو ودرویش خرم. زراتشت بهرام. در آن جمعی نشسته شاد و خرم برسته نزدشان صد گونه سپرم. زراتشت بهرام. ، گل همیشه جوان. (برهان) (آنندراج) (اوبهی) : چون سپرم نه میان بزم بنوروز در مه بهمن بتاز و جان عدوسوز. رودکی
گل و سبزه، گل و گیاه معطر، رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، شاهِ سپَرَغم، اِسپَرغَم، ضَیمُران، وَنجنَک، شاهِ سپَرَم، شاه اِسپَرغَم، ضَومُران، شاه اِسپَرَم، اِسفَرَم، اِسپَرَم، شاسپَرَم، اِسفَرغَم، سِپَرهَم، نازبو، شاه پَرَم، سِپَرَم برای مِثال عقل ز بسیار خوری کم شود / دل چو سپرغم، سپرِ غم شود (نظامی۱ - ۸۴)