جدول جو
جدول جو

معنی سپنتامن - جستجوی لغت در جدول جو

سپنتامن
(پسرانه)
مخفف سپیتامان، نام خانوادگی زرتشت، نام سرداری ایرانی
تصویری از سپنتامن
تصویر سپنتامن
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسپیتامن
تصویر اسپیتامن
(پسرانه)
صورتی از سپیتمان، لقب خانوادگی زرتشت، نام سردار ایرانی در زمان اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سپنتامینو
تصویر سپنتامینو
در آیین زردشتی نیروی افزایش نیکی و خرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپندان
تصویر سپندان
(پسرانه)
خردل
فرهنگ نامهای ایرانی
گیاهی است از تیره صلیبیان که به طور خودرو در مناطق مرطوب و کنار جویها در اکثر نقاط ایران میروید. گلهایش کوچک و زرد رنگ و میوه اش خورجینک است و محتوی یک یا دو دانه است خدل فارسی حرف السطوح خردل صحرایی، تخم اسفند. یا سپندان خرد. تخم خردل. یا سپندان سرخ. تخم تره تیزک
فرهنگ لغت هوشیار
میوه ای است بقدر آلوی کوچک و در درون آن شیره ای باشد لزج و بیمزه، آنرا در دواها بکار برند و گرم و تر است و برای سرفه و ا مراض ریوی بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپستان
تصویر سپستان
درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود
مادۀ چسبناکی که از میوۀ سپستان به دست می آید، مویزه، مویزک عسلی، مویزج عسلی، داروش، دارواش، دبق، شیرینک، سگ پستان، سنگ پستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپندان
تصویر سپندان
خردل که طبیعت آن گرم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سپندان
تصویر سپندان
خردل، سس یا چاشنی غلیظ و تندی که با مخلوط کردن دانه های گیاه خردل در آب یا سرکه تهیه می شود،
در علم زیست شناسی گیاهی از تیرۀ چلیپاییان با برگ هایی شبیه برگ ترب، گل های زرد رنگ، دانه های ریز و قهوه ای و طعم تند،
دانه های ساییده شدۀ این گیاه که به عنوان چاشنی استفاده می شود، اسفندان، آهوری، خردله، سپندین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپنتا
تصویر سپنتا
(پسرانه)
مقدس، محترپ، مقدس
فرهنگ نامهای ایرانی