غم و اندوه و رنج و درد. (ناظم الاطباء). رنج و سختی و مشقت. (جهانگیری) : کی سپزگی کشیدمی ز رقیب گر بدی یار مهربان با من. حنظلۀ بادغیسی (از جهانگیری). مصحف سپرگی. رجوع به سپرگی شود
غم و اندوه و رنج و درد. (ناظم الاطباء). رنج و سختی و مشقت. (جهانگیری) : کی سپزگی کشیدمی ز رقیب گر بدی یار مهربان با من. حنظلۀ بادغیسی (از جهانگیری). مصحف سپرگی. رجوع به سپرگی شود
مصحف سپزگی. پهلوی ’سپزگیه’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). درد و رنج و محنت و سختی. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه). این کلمه سپزگی هم آمده است و همه تصحیف خوانده اند. (رشیدی) : کی سپرگی کشیدمی ز رقیب گر بدی یار مهربان با من. حنظلۀ بادغیسی (از آنندراج). رجوع به سپزگی شود
مصحف سپزگی. پهلوی ’سپزگیه’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). درد و رنج و محنت و سختی. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه). این کلمه سپزگی هم آمده است و همه تصحیف خوانده اند. (رشیدی) : کی سپرگی کشیدمی ز رقیب گر بدی یار مهربان با من. حنظلۀ بادغیسی (از آنندراج). رجوع به سپزگی شود