جدول جو
جدول جو

معنی سپتازین - جستجوی لغت در جدول جو

سپتازین
(سِ)
گردی است سفیدرنگ بی طعم بی بو، غیرمحلول در آب و خاصیت سمی آن خیلی کم است. خواص درمانی این جسم از سولفامید کمتر بوده و ضریب شیمی درمانی آن نیز140 می باشد. این ترتیب را برای درمان و جلوگیری از بروز بیماری عفونت حاصله از استرپتوکک و کولی باسیل و اختلالات جلدی و عوارض تب و بیماری سگ جوان و اورام پستان و تیفوس گربه و اختلالات مغزی وپردۀ مغز اسب و در اختلالات امراض پرندگان تجویز میکنند. مقدار آن در انسان 1/5 و 2 و 5 گرم می باشد. (درمان شناسی عطایی ص 327)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سازین
تصویر سازین
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی زنجان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ستاوین
تصویر ستاوین
ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند
رواق، صفّه، ستاوند، ستافند، ستاویز، خیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستازن
تصویر ستازن
کسی که سه تار می نوازد، سه تارنواز، برای مثال ستازن برآورده بانگ سرود / سرودی نوآیین تر از صد درود (نظامی۵ - ۸۹۴)
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دکان قصابی، جای ستون دار. (ناظم الاطباء) ، قنارۀ قصابی، کرسی قاضی. (ناظم الاطباء) (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
ملیهی را گویند. (آنندراج). ریشه شیرین بیان. (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 20هزارگزی جنوب قیدار، سر راه زنجان و همدان، کوهستانی، و سردسیر، و آب آن از چشمه است، و غلات و انگور و قلمستان دارد، و 172 تن ساکنان آن به زراعت اشتغال دارند، از صنایع دستی محلی گلیم و جاجیم بافی در آن معمول است، راه مالرو دارد، و در صورت تعمیر پل سازین اتومبیل بدان توان برد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تاختن، تازیدن، غارت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاختن
فرهنگ گویش مازندرانی