دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. دارای 182 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و بنشن است. به اصطلاح محلی سویوتلی نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. دارای 182 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و بنشن است. به اصطلاح محلی سویوتلی نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
دهی است از دهستان مایوان حومه شهرستان قوچان. دارای 389 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، مختصر انگور و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مایوان حومه شهرستان قوچان. دارای 389 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، مختصر انگور و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی از دهستان همایجان بخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 291 تن سکنه میباشد. از رود خانه شش پیر مشروب میشود. محصول آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی از دهستان همایجان بخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 291 تن سکنه میباشد. از رود خانه شش پیر مشروب میشود. محصول آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی است از دهستان اوغلی بخش حومه شهرستان خوی، دارای 240 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان اوغلی بخش حومه شهرستان خوی، دارای 240 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
کشوری است جمهوری در آفریقای شرقی و جنوب شرقی حبشه پایتخت آن ’موگادیشو’ است که تنها بندر سومالی میباشد. سازمان ملل در نوامبر 1949 میلادی استقلال سومالی را تصویب کرد منتهی مقرر شد تا سال 1960 تحت نظر دولت بریتانیا و سازمان ملل متحد اداره شود. در 1960 میلادی کشور مزبور استقلال یافت. (فرهنگ فارسی معین). سومالی درچند ناحیه تحت نظر دولتهای بریتانیا و ایتالیا و فرانسه بود و این چند ناحیه بنام سومالی ایتالیا و سومالی بریتانیا و سومالی فرانسه نامیده می شد و تحت نظردولتهای فوق اداره می گشت. (از فرهنگ فارسی معین)
کشوری است جمهوری در آفریقای شرقی و جنوب شرقی حبشه پایتخت آن ’موگادیشو’ است که تنها بندر سومالی میباشد. سازمان ملل در نوامبر 1949 میلادی استقلال سومالی را تصویب کرد منتهی مقرر شد تا سال 1960 تحت نظر دولت بریتانیا و سازمان ملل متحد اداره شود. در 1960 میلادی کشور مزبور استقلال یافت. (فرهنگ فارسی معین). سومالی درچند ناحیه تحت نظر دولتهای بریتانیا و ایتالیا و فرانسه بود و این چند ناحیه بنام سومالی ایتالیا و سومالی بریتانیا و سومالی فرانسه نامیده می شد و تحت نظردولتهای فوق اداره می گشت. (از فرهنگ فارسی معین)
بی رحمی. سخت دلی. (ناظم الاطباء). قساوت. دل سختی. بی رحمی: ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان تندی و سنگدلی پیشۀ توست ای دل و جان. فرخی. شیرین سخنم دید و بدان چرب زبانی زآن سنگدلی پارگکی نرم تر آمد. سوزنی. چرا همی شکنی جان من ز سنگدلی دل ضعیف که باشد بنازکی چو زجاج. حافظ. آنکو ترا بسنگدلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش بسنگی برآمدی. حافظ
بی رحمی. سخت دلی. (ناظم الاطباء). قساوت. دل سختی. بی رحمی: ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان تندی و سنگدلی پیشۀ توست ای دل و جان. فرخی. شیرین سخنم دید و بدان چرب زبانی زآن سنگدلی پارگکی نرم تر آمد. سوزنی. چرا همی شکنی جان من ز سنگدلی دل ضعیف که باشد بنازکی چو زجاج. حافظ. آنکو ترا بسنگدلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش بسنگی برآمدی. حافظ
حرق. (السامی) (دهار). حاصل عمل سوختن: زآن سوختگی که در جگر داشت لیلی ز شرار او خبر داشت. نظامی. و ماءالشعیر... سود دارد بطلی سوختگی... را. (نوروزنامه). - سوختگی نفس، تنگی دم که در حبس دم و دویدن پیدا آید. (غیاث). ، عیبی از عیوب زمرد است. (جواهرنامه)
حرق. (السامی) (دهار). حاصل عمل سوختن: زآن سوختگی که در جگر داشت لیلی ز شرار او خبر داشت. نظامی. و ماءالشعیر... سود دارد بطلی سوختگی... را. (نوروزنامه). - سوختگی نفس، تنگی دم که در حبس دم و دویدن پیدا آید. (غیاث). ، عیبی از عیوب زمرد است. (جواهرنامه)
آنچه لایق سوختن باشد. آنچه درخور سوختن باشد: ای سوختۀ سوختۀ سوختنی ای آتش دوزخ از تو افروختنی. (منسوب به خیام). خار کو مادر گلبرگ طری است زآنکه آزار کند سوختنی است. سلمان ساوجی. - امثال: در مسجد نه کندنی است نه سوختنی است
آنچه لایق سوختن باشد. آنچه درخور سوختن باشد: ای سوختۀ سوختۀ سوختنی ای آتش دوزخ از تو افروختنی. (منسوب به خیام). خار کو مادر گلبرگ طری است زآنکه آزار کند سوختنی است. سلمان ساوجی. - امثال: دَرِ مسجد نه کندنی است نه سوختنی است
دهی از دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 30هزارگزی شمال شیروان، باختر راه مالرو عمومی قل جق به رشوانلو، کوهستانی و سردسیر است، 329 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 30هزارگزی شمال شیروان، باختر راه مالرو عمومی قل جق به رشوانلو، کوهستانی و سردسیر است، 329 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)