بی رحمی. سخت دلی. (ناظم الاطباء). قساوت. دل سختی. بی رحمی: ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان تندی و سنگدلی پیشۀ توست ای دل و جان. فرخی. شیرین سخنم دید و بدان چرب زبانی زآن سنگدلی پارگکی نرم تر آمد. سوزنی. چرا همی شکنی جان من ز سنگدلی دل ضعیف که باشد بنازکی چو زجاج. حافظ. آنکو ترا بسنگدلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش بسنگی برآمدی. حافظ