جدول جو
جدول جو

معنی سوغات - جستجوی لغت در جدول جو

سوغات
هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، تحفه، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
تصویری از سوغات
تصویر سوغات
فرهنگ فارسی عمید
سوغات
(سَ)
تحفه. هدیه. (از آنندراج). تحفه. هدیه. (مجموعۀ مترادفات ص 88). ره آورد. (فرهنگ رشیدی) (غیاث). ره آورد که دوستان برای دوستان آرند و مطلق ارمغان و بخشش را نیز گویند و این زبان خوارزمی است. (مننسکی ازتتمۀ برهان چ هند، یادداشت بخط مولف) :
گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد
جان فشانیم بسوغات نسیم تو نه سیم.
سعدی (خواتیم).
بهتر از جان به بر ای خواجه متاعی به در دوست
که بسوغات نبرده ست کسی زیره بکرمان.
سنجر کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سوغات
تحفه و هدیه، ره آورد، ارمغان، بخشش
تصویری از سوغات
تصویر سوغات
فرهنگ لغت هوشیار
سوغات
((سَ یا سُ))
هدیه، تحفه، ره آورد
تصویری از سوغات
تصویر سوغات
فرهنگ فارسی معین
سوغات
ره آورد
تصویری از سوغات
تصویر سوغات
فرهنگ واژه فارسی سره
سوغات
ارمغان، تحفه، رهاورد، هدیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوغان
تصویر سوغان
دواندن و ورزش دادن اسب برای شرکت در مسابقه
فرهنگ فارسی عمید
قطعۀ موسیقی برای ساز مرکب از سه و گاهی چهار بند که برای یک یا دو نوازنده ساخته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
شهر و قلعتی از نواحی ارمنستان از اعمال ارزن روم، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(سَ / سُو)
سوغات:
شعرت آوردم بسوقات و بطنزم عقل گفت
نزد موسی تحفه آورده ست سحر سامری.
ابن یمین.
رجوع به سوغات شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
سوغ. رجوع به سوغ شود. دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه. و رجوع به سوغان شود.
لغت نامه دهخدا
اسپورزی دواندن اسپ برای آمادن دویدن اسب و شتر در پی هم، دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی نواک قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سونات
تصویر سونات
قطعه ای از موسیقی که برای یک یا دو ساز ساخته شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوغان
تصویر سوغان
((سُ))
دویدن اسب و شتر در پی هم، دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوقات
تصویر سوقات
رهاورد
فرهنگ واژه فارسی سره
در جنوب شرقی کوه لی پشت سنگ سوات استچنین گویند که سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
سوغات
فرهنگ گویش مازندرانی
سوغاتی، ره آورد
فرهنگ گویش مازندرانی