- سوغات
- ره آورد
معنی سوغات - جستجوی لغت در جدول جو
- سوغات
- تحفه و هدیه، ره آورد، ارمغان، بخشش
- سوغات
- هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، تحفه، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
- سوغات ((سَ یا سُ))
- هدیه، تحفه، ره آورد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رهاورد
اسپورزی دواندن اسپ برای آمادن دویدن اسب و شتر در پی هم، دواندن اسب و ریاضت دادن او جهت شرکت در مسابقه
فرانسوی نواک قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
دواندن و ورزش دادن اسب برای شرکت در مسابقه
قطعه ای از موسیقی که برای یک یا دو ساز ساخته شود
قطعۀ موسیقی برای ساز مرکب از سه و گاهی چهار بند که برای یک یا دو نوازنده ساخته شده باشد