- سوسمار
- تمساح
معنی سوسمار - جستجوی لغت در جدول جو
- سوسمار
- جانوری است از طبقه خزندگان دارای چهار دست و پا و دم دراز و حشرات را میخورد
- سوسمار
- جانور خزندۀ آبی با پاهای کوتاه و پره دار، دم بلند، بدن کشیده، سر بزرگ، آروارۀ قوی و بدن پوشیده از فلس های شاخی
- سوسمار
- جانوری است خزنده، دارای چهار دست و پای کوتاه ودم دراز و دهان فراخ با دندان های ریز، سوسمارها انواع مختلف دارند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یار رفیق دوستدار
آنکه افراد را شماره کند، مالیات سرانه
ماتمزده، عزادار مصیبت زده، ماتم زده
سوگوار عزادار
مصیبت زده ماتم دار، اندوهگین غمگین
شپشگیان
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر
دوستدار، دوست دارنده، یار مهربان
نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
سیسنبر، گیاهی شبیه نعناع، با برگ های خوش بو، گل های سفید مایل به سرخی و تخم های ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقرب گزیده به کار می بردند
عبس، سه سنبل، هرفولیون
عبس، سه سنبل، هرفولیون
مصیبت دیده، ماتم زده، ماتم دار، عزادار، غمگین، سوگ دار، سوگ زده، سوگی
مقایسه شود با موسیقی، سازی است که اروپاییان آنرا} فلوت پان {گویند و امروز به ساز دهنی مشهور است. ساختمان این ساز از نایهای کوچک و بزرگ که در کنار هم نهاده اند تشکیل میگردد (حسینعلی ملاح. مجله موسیقی شماره 98 ص 70)
هوس پیشگی
ریژ انگیز
مصیبت زده، اندوهگین
Grieving
скорбный
trauernd
скорботний
pogrążony w smutku
aflito
addolorato
afligido
endeuillé
rouwend
शोकग्रस्त
berduka
محزنٌ