جدول جو
جدول جو

معنی سوسمار - جستجوی لغت در جدول جو

سوسمار
جانور خزندۀ آبی با پاهای کوتاه و پره دار، دم بلند، بدن کشیده، سر بزرگ، آروارۀ قوی و بدن پوشیده از فلس های شاخی
تصویری از سوسمار
تصویر سوسمار
فرهنگ فارسی عمید
سوسمار
جانوری است مانند راسو، لیکن از او سطبرتر باشد پیه و چربی او را زنان بجهت فربه شدن خورند و بر بدن مالند، و به عربی ضب گویند و نزد شافعی مذهبان گوشت او حلال است. (برهان) (آنندراج). جانوری است که بهندی گوه گویند. (غیاث). وزغه. (بحر الجواهر). نوع کوچک آنرا که در خانه ها و دیوارها میزید به اسامی مارمولک، مالوز، کرباسه، کربسه، کربش، برق گویند. (یادداشت بخط مؤلف) :
و از وی (از مالفه پوست سوسمار خیزد که بر قبضۀ شمشیر کنند سخت بسیار. (حدود العالم).
چنان باد درآرد بخویشتن
که می گویی خورده ست سوسمار.
لبیبی (از فرهنگ اسدی).
گشته روی بادیه چون خانه جوشنگران
از نشان سوسمار و نقش ماران شکن.
منوچهری.
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب رابجائی رسیده ست کار
که تخت عجم را کند آرزو
تفو باد بر چرخ گردون تفو.
فردوسی.
تا ز قصد دشمنان چون مار شد سرکوفته
می نداند بازگشت خانه همچون سوسمار.
عثمان مختاری.
گرچه بسی دردمید مرده دلان را بزور
همدم عیسی شود جز بدم سوسمار.
خاقانی.
نسازیم چون مار با هیچکس
خورش های ما سوسمار است و بس.
نظامی.
خفتگان بیچاره در خاک لحد
خفته و اندر کاسۀ سر سوسمار.
سعدی
لغت نامه دهخدا
سوسمار
جانوری است از طبقه خزندگان دارای چهار دست و پا و دم دراز و حشرات را میخورد
فرهنگ لغت هوشیار
سوسمار
جانوری است خزنده، دارای چهار دست و پای کوتاه ودم دراز و دهان فراخ با دندان های ریز، سوسمارها انواع مختلف دارند
تصویری از سوسمار
تصویر سوسمار
فرهنگ فارسی معین
سوسمار
تمساح
تصویری از سوسمار
تصویر سوسمار
فرهنگ واژه فارسی سره
سوسمار
آفتاب پرست، بزمچه، چلپاسه، حربا، مارمولک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سوسمار
خوردن گوشت سوسمار در خواب، دلیل منفعت کند. اگر بیند که سوسمار در خانه بانگ می داشت، دلیل بود که در آن خانه آوازه مصیبت شنود. محمد بن سیرین
سوسمار، دلیل بود بر نژاد عرب و خوردن گوشت او مال و منفعت دنیا بود. اگر بیند سوسمار او را بگزید، دلیل کند که از مردی عرب او را مضرت رسد. اگر بیند سوسمار بکشت، دلیل که دشمن را قهر کند.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سولماز
تصویر سولماز
(دخترانه)
همیشه شاداب، زنی که پیر و پژمرده نمی شود، همیشه شاداب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
مصیبت دیده، ماتم زده، ماتم دار، عزادار، غمگین، سوگ دار، سوگ زده، سوگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوسنبر
تصویر سوسنبر
سیسنبر، گیاهی شبیه نعناع، با برگ های خوش بو، گل های سفید مایل به سرخی و تخم های ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقرب گزیده به کار می بردند
عبس، سه سنبل، هرفولیون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کورمار
تصویر کورمار
نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوستار
تصویر دوستار
دوستدار، دوست دارنده، یار مهربان
فرهنگ فارسی عمید
مصحف هزوارش ’سوسیا’، پهلوی ’اسپ’، مؤلف در آخر همین ماده بحذف رای قرشت اشاره کرده با ’سوبار’ (اسوبار) به معنی سوار خلط شده، (ازحاشیۀ برهان قاطع چ معین)، بلغت زند و پازند اسب را گویند و به عربی فرس خوانند، (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
بخشی از شهرستان قصرشیرین، واقع در قسمت جنوبی شهرستان، از طرف شمال به بخش مرکزی قصرشیرین، از جنوب به بخش صالح آباد و مهران (شهرستان ایلام)، از مشرق به بخش ایران و گیلان شاه آباد و از مغرب به کشور عراق محدود است، قسمت شرقی کوهستانی و قسمتهای مرکزی و غربی تپه ماهور و هوای بخش گرمسیر است، این بخش از 18 آبادی تشکیل شده و حدود 5000 تن سکنه دارد، (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای نوعی ساقه خزنده هوایی و ساقه زیرزمینی است و این ساقه در فواصل ریشه تولید کرده در مقابلش یک ساقه هوایی خارج میشود و به این ترتیب گیاه تکثیر می یابد برگهایش متقابل بیضوی نوک تیز دندانه دار و کمی پوشیده از کرک به درازی 4 تا 7 سانتیمتر و به عرض 2 تا 3 سانتیمتر است. ساقه سوسنبر مانند نعناع چهار گوش است و از حیث رنگ مایل به بنفش یا مایل به ارغوانی است. رنگ گلها قرمز یا کم و بیش ارغوانی مایل به بنفش است نعناع طبی آس بویه سیسنبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوکوار
تصویر سوکوار
مصیبت زده ماتم دار، اندوهگین غمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوسیات
تصویر سوسیات
شپشگیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستار
تصویر دوستار
یار رفیق دوستدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگدار
تصویر سوگدار
سوگوار عزادار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
ماتمزده، عزادار مصیبت زده، ماتم زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشمار
تصویر سرشمار
آنکه افراد را شماره کند، مالیات سرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوسکار
تصویر هوسکار
هوس پیشگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوسبار
تصویر هوسبار
ریژ انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
مقایسه شود با موسیقی، سازی است که اروپاییان آنرا} فلوت پان {گویند و امروز به ساز دهنی مشهور است. ساختمان این ساز از نایهای کوچک و بزرگ که در کنار هم نهاده اند تشکیل میگردد (حسینعلی ملاح. مجله موسیقی شماره 98 ص 70)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
مصیبت زده، اندوهگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوسنبر
تصویر سوسنبر
((سَ بَ))
گیاهی است شبیه نعناع با برگ های خوشبو و گل های سفید، سیسنبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
Grieving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نام گاو سیاه رنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
скорбный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
trauernd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
скорботний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
pogrążony w smutku
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
哀痛的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
aflito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سوگوار
تصویر سوگوار
addolorato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی