منطقه ای در آفریقا که از صحرا تا بحر احمر امتداد دارد، این ناحیه شامل تپه ها وجلگه هایی است که باتلاقهایی در آنها وجود دارد، و باران بیشتر در زمستان می بارد، از شمال بجنوب سودان شامل استپ است و قسمت جنوب بیشتر از جنگلهای انبوه پوشیده شده و رودخانه ها و مجاری آبهای طولانی در آن جریان دارد، و کشوری است در آفریقا که از شمال بمصر و لیبی، از مشرق ببحر احمر و اریتره و حبشه، از جنوب به اوگاندا و کنگو (سابقاً کنگوی بلژیک) و از مغرب به آفریقای استوایی فرانسه محدود است، رود نیل سفید در قسمت مرکزی از شمال بجنوب جریان دارد، و نیل آبی از کوههای حبشه سرچشمه گرفته و در نزدیکی خرطوم بدان میریزد، و سپس بسوی مصر جریان می یابد، وسعت آن 2506000 کیلومتر مربع است، و 17320000 تن جمعیت دارد، این کشور وسیع بیشتر زراعتی است و در بخشی از ناحیۀ جنوبی آن تربیت حیوانات بعمل می آید، مخصوصاً در درۀ نیل غلات، انواع سبزی و پنبه کاشته میشود، سودان تا سال 1899 میلادی بنام سودان انگلیس و مصر خوانده میشد، در 1951 فاروق خود را پادشاه مصر و سودان خواند، سودان در سال 1955 میلادی بصورت جمهوری آزاد و مستقلی درآمد، و آن دارای مجلس نمایندگان مرکب از 173 تن نماینده منتخب و مجلس سنا دارای 30 سناتور انتخابی و 20 سناتور دیگر است که از طرف شورای دولتی مرکب از 5 تن انتخاب میشوند، سودان شامل 9 مدیریه است: سودان شمالی، کسلا، خرطوم، دارفور، کردفان، نیل ازرق، نیل ابیض، اعالی النیل، خطالاستواء، پایتخت آن شهر خرطوم و شهرهای مهمش عبارتند از: ام درمان که مقابل خرطوم قرار دارد، ابیض، وادی مدنی، کسلا، عطبره، ملکال و بندر بورسودان، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 368 شود
منطقه ای در آفریقا که از صحرا تا بحر احمر امتداد دارد، این ناحیه شامل تپه ها وجلگه هایی است که باتلاقهایی در آنها وجود دارد، و باران بیشتر در زمستان می بارد، از شمال بجنوب سودان شامل استپ است و قسمت جنوب بیشتر از جنگلهای انبوه پوشیده شده و رودخانه ها و مجاری آبهای طولانی در آن جریان دارد، و کشوری است در آفریقا که از شمال بمصر و لیبی، از مشرق ببحر احمر و اریتره و حبشه، از جنوب به اوگاندا و کنگو (سابقاً کنگوی بلژیک) و از مغرب به آفریقای استوایی فرانسه محدود است، رود نیل سفید در قسمت مرکزی از شمال بجنوب جریان دارد، و نیل آبی از کوههای حبشه سرچشمه گرفته و در نزدیکی خرطوم بدان میریزد، و سپس بسوی مصر جریان می یابد، وسعت آن 2506000 کیلومتر مربع است، و 17320000 تن جمعیت دارد، این کشور وسیع بیشتر زراعتی است و در بخشی از ناحیۀ جنوبی آن تربیت حیوانات بعمل می آید، مخصوصاً در درۀ نیل غلات، انواع سبزی و پنبه کاشته میشود، سودان تا سال 1899 میلادی بنام سودان انگلیس و مصر خوانده میشد، در 1951 فاروق خود را پادشاه مصر و سودان خواند، سودان در سال 1955 میلادی بصورت جمهوری آزاد و مستقلی درآمد، و آن دارای مجلس نمایندگان مرکب از 173 تن نماینده منتخب و مجلس سنا دارای 30 سناتور انتخابی و 20 سناتور دیگر است که از طرف شورای دولتی مرکب از 5 تن انتخاب میشوند، سودان شامل 9 مدیریه است: سودان شمالی، کسلا، خرطوم، دارفور، کردفان، نیل ازرق، نیل ابیض، اعالی النیل، خطالاستواء، پایتخت آن شهر خرطوم و شهرهای مهمش عبارتند از: ام درمان که مقابل خرطوم قرار دارد، ابیض، وادی مدنی، کسلا، عطبره، ملکال و بندر بورسودان، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 368 شود
دخمه، مقبرۀ زردشتیان، قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن برای مثال سر جادوان را بکندم ز تن / ستودان ندیدند و گور و کفن (فردوسی - ۵/۳۵۳)
دخمه، مقبرۀ زردشتیان، قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، غَریبِستان، مَقبَره، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن برای مِثال سر جادوان را بکندم ز تن / ستودان ندیدند و گور و کفن (فردوسی - ۵/۳۵۳)
دو سیّارۀ سعد که منظور سیّاره مشتری و سیّاره زهره است گیاهی دارای برگ های متناوب و خارهای سه پهلو که شتر آن را به رغبت می خورد و بهترین علف برای شتران است نوعی میمون
دو سیّارۀ سعد که منظور سیّاره مشتری و سیّاره زهره است گیاهی دارای برگ های متناوب و خارهای سه پهلو که شتر آن را به رغبت می خورد و بهترین علف برای شتران است نوعی میمون
سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فسان، فسن، سان، سان ساو، سنگ ساو، سامیز، مسنّ نوعی شیرینی که با گندم سبزکرده، آرد، شکر و روغن درست می کنند
سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فَسان، فَسَن، سان، سان ساو، سَنگ ساو، سامیز، مِسَنّ نوعی شیرینی که با گندم سبزکرده، آرد، شکر و روغن درست می کنند
شوذنیق، معرب سودنیق، نوعی گنجشگ، (فرهنگ فارسی معین) : عطارد دلالت کند بر کبوتر و سار ... و مرغ آبی و سودانی، (التفهیم)، رجوع به سودانیات وسودانیه شود، سودانیه، زرزور، (فرهنگ فارسی معین) (از ابن البیطار)، حبشی و سیاه، (آنندراج)، منسوب بسودان، اهل سودان، از مردم سودان، (فرهنگ فارسی معین)
شوذنیق، معرب سودنیق، نوعی گنجشگ، (فرهنگ فارسی معین) : عطارد دلالت کند بر کبوتر و سار ... و مرغ آبی و سودانی، (التفهیم)، رجوع به سودانیات وسودانیه شود، سودانیه، زرزور، (فرهنگ فارسی معین) (از ابن البیطار)، حبشی و سیاه، (آنندراج)، منسوب بسودان، اهل سودان، از مردم سودان، (فرهنگ فارسی معین)
جمهوریی است شامل بخشی از آفریقای غربی فرانسه بوسعت 1204000 کیلومتر مربع و جمعیت آن 3300000 تن پایتخت آن ’باماکو’ و شهرهای مهم آن ’کایس’ تومبوکتو سیکاسو و ’سگو’ است، کشور مذکور شامل بخشی از صحرا در شمال و دره های فوقانی سنگال و نیجریه در جنوب میباشد، بومیان بیشتر مشغول زراعت ارزن، ذرت و برنج هستند و آبیاری بوسیلۀ سدهایی که در شعب رود نیجریه بسته اند صورت میگیرد، (فرهنگ فارسی معین)
جمهوریی است شامل بخشی از آفریقای غربی فرانسه بوسعت 1204000 کیلومتر مربع و جمعیت آن 3300000 تن پایتخت آن ’باماکو’ و شهرهای مهم آن ’کایس’ تومبوکتو سیکاسو و ’سگو’ است، کشور مذکور شامل بخشی از صحرا در شمال و دره های فوقانی سنگال و نیجریه در جنوب میباشد، بومیان بیشتر مشغول زراعت ارزن، ذرت و برنج هستند و آبیاری بوسیلۀ سدهایی که در شعب رود نیجریه بسته اند صورت میگیرد، (فرهنگ فارسی معین)
شاد مان، خارکویک (نخل خرما)، پستانه خاری است خوراک اشتر، کپی کپیک (بوزینه) به صیغه تننیه ناهید و زاوش (زهره و مشتری)، گل کرکی از گیاهان گیاهی از تیره گل سرخیان که دارای برگهای متناوب و گلهای محوری است و دارای اندامهای پرزآلود است و آن بومی افریقا است
شاد مان، خارکویک (نخل خرما)، پستانه خاری است خوراک اشتر، کپی کپیک (بوزینه) به صیغه تننیه ناهید و زاوش (زهره و مشتری)، گل کرکی از گیاهان گیاهی از تیره گل سرخیان که دارای برگهای متناوب و گلهای محوری است و دارای اندامهای پرزآلود است و آن بومی افریقا است
یکی از الخاط چهارگانه بدن، مرض مالیخولیا، فساد فکر، خیالبافی، و بفارسی بمعنی عشق و جنون و هوا و هوس هم گویند، خل سیاهابی از خل (خلط) های چهارگانه، سیاه مونث اسود سیاه، یکی از اخلاط چهار گانه که مقر آن طحال است، مالیخولیا وسواس، خیال فاسد، دلگیر ملالت، هوی و هوس میل شدید، عشق. یا سر (به کسر اول و تشدید یا تخفیف دوم) و سوداء. اسرار و اندیشه های باطن: ای که انکار کنی عالم درویشانرا - تونه (چه) دانی که سودا و سر است ایشانرا ک (بدایع سعدی چاپ کاویانی ص 3) توضیح بعضی سر و سودا به فتح سین اول خوانند و صحیح نیست: جانم ز سر کون بسودا در اوفتاد دل زو سبق ببرد و بغوغا در اوفتاد (عطار) یا سودا دل (قلب) دانه دل سویدای قلب
یکی از الخاط چهارگانه بدن، مرض مالیخولیا، فساد فکر، خیالبافی، و بفارسی بمعنی عشق و جنون و هوا و هوس هم گویند، خل سیاهابی از خل (خلط) های چهارگانه، سیاه مونث اسود سیاه، یکی از اخلاط چهار گانه که مقر آن طحال است، مالیخولیا وسواس، خیال فاسد، دلگیر ملالت، هوی و هوس میل شدید، عشق. یا سر (به کسر اول و تشدید یا تخفیف دوم) و سوداء. اسرار و اندیشه های باطن: ای که انکار کنی عالم درویشانرا - تونه (چه) دانی که سودا و سر است ایشانرا ک (بدایع سعدی چاپ کاویانی ص 3) توضیح بعضی سر و سودا به فتح سین اول خوانند و صحیح نیست: جانم ز سر کون بسودا در اوفتاد دل زو سبق ببرد و بغوغا در اوفتاد (عطار) یا سودا دل (قلب) دانه دل سویدای قلب
نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند، مقابل کافور میت، نوعی از چوب بید که از آن دسته بیل سازند، جودانک، سیاهی ای شبیه به دانه جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آن ها را از آن شناسند، جنسی از انار
نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند، مقابل کافور میت، نوعی از چوب بید که از آن دسته بیل سازند، جودانک، سیاهی ای شبیه به دانه جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آن ها را از آن شناسند، جنسی از انار