جدول جو
جدول جو

معنی سوبرا - جستجوی لغت در جدول جو

سوبرا
(بَ)
بلغت زند و پازند به معنی امید و امیدواری باشد. (برهان). هزوارش ’سوبرا، سوبر’، ’پهلوی’ اومت. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوفرا
تصویر سوفرا
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری اهل شیراز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ستبرا
تصویر ستبرا
ضخامت، ستبری، کلفتی، گندگی
فرهنگ فارسی عمید
(سِ تَ)
از: (ستبر، سطبر + ا، عمق) : و آن درازی نخستین را خاصه درازا خوانند و طول خوانند و دوم را پهنا و عرض خوانند و سوم را ستبر او عمق خوانند. (دانشنامۀ علایی ص 74). اماآنکه اندر جسم بود از درازا و پهنا و ستبرا آنچه معروفست آن نه صورت جسمست ولکن عرض بود اندر وی چنانکه پارۀ موم را بگیری و او را درازا بدستی کنی و پهنادو انگشت و ستبرا انگشتی. (دانشنامۀ علایی ص 75)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
به لغت زند و پازند تیغ و شمشیر را گویند. (برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نام شهری و مدینه ای است، (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ستبرا
تصویر ستبرا
گندگی درشتی کلفتی، سفتی غلضت، فربهی چاقی
فرهنگ لغت هوشیار
ثخن، ستبری، ضخامت، فربهی، قطر، کلفتی
متضاد: نازکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
درست، سرحال، رو به را
فرهنگ گویش مازندرانی
نجیب و اهل، معقول، وظیفه شناس
فرهنگ گویش مازندرانی