جدول جو
جدول جو

معنی سوئد - جستجوی لغت در جدول جو

سوئد(ءِ)
سود. سوریج. کشوری است در شمال اروپا در شبه جزیره اسکاندیناوی میان نروژ و دریای بالتیک بمساحت 449165 کیلومتر مربع و دارای 7510000 تن جمعیت. پایتخت آن شهر استکهلم است و شهرهای مهم دیگرش عبارتند از: گوتبرک، مالمو، نورکوپینگ، هلسینگبرگ، اوپسالا که از مراکز علمی و دینی و دارای دانشگاه معروفی است. مذهب مردم پروتستان است. و همه سوئدیان خواندن و نوشتن را بلدند. حکومت سوئد مشروطۀ سلطنتی است و پادشاه رئیس قوه مجریه است. این کشور با آنکه کوهستانی است دارای اراضی حاصلخیز است و دستگاه آبیاری منظم دارد، بطوری که نزدیک سه پنجم مساحت کشور را جنگل پوشانده و بهمین جهت چوب یکی از صادرات آن کشور است. گله داری و تربیت حیوانات در سوئد کاملاً ترقی کرده، مخصوصاً در قسمت جنوبی کشور گاو و گوسفند و پرندگان بسیار تربیت میشوند. انواع لبنیات از صنایع مهم سوئد است که به آلمان و انگلستان صادر میگردد. از دریای شمال دریای بالتیک و دریاچه های داخلی ماهی زیاد صید میشود و آن هم از منابع مهم ثروت اهالی بشمار میرود. زغال سنگ در سوئد کم است، ولی معادن آهن زیاد و محصول آن از بهترین آهنهای دنیا است، مس، سرب، روی و نقره نیز یافت میشود. بخش اعظم نیرویی که در کارخانه و کارگاههای صنعتی کشور بکار میرود از آبشارها گرفته میشود. صنعت فلزکاری در سوئد بسیار ترقی کرده چوب بری و تهیه خمیر چوب برای کاغذسازی جهت صدور بکشورهای دیگر رواج دارد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سواد
تصویر سواد
توانایی خواندن و نوشتن، مجموعۀ آگاهی ها از چیزی، معلومات، منسوخ، رونوشت، مسوده،
پیرامون شهر و حوالی آن، سیاهی شهر از دور،
کنایه از گروهی از مردم، جماعت، مقابل بیاض، سیاهی، سرزمین، مملکت
سواد اعظم: شهر بزرگ، پایتخت
سواد داشتن: باسواد بودن، توانایی خواندن و نوشتن داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سائد
تصویر سائد
مهتر قوم، سرور قوم
فرهنگ فارسی عمید
میلۀ توخالی که در زخم فروبرند تا مقداری از آن را بیرون بیاورند و ببینند از چه نوع است، لوله ای باریک که برای داخل کردن مایعی به بدن یا خارج ساختن مایعی از بدن مانند بیرون کشیدن ادرار از مثانه به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(ءِ)
مهتر یا کمتر از آن. ج، ساده. سیائد. (منتهی الارب) (شرح قاموس) (قطر المحیط). یقال هو سیّد قومه و اذا اخبرت انّه قلیل یکون سیّد قلت: هو سائد قومه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
بیماریی است مر انسان را، بیماریی است که گوسفندان را عارض شود، زردی رنگ، سبزی ناخن و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سواد
تصویر سواد
کالبد تن، کره زمین، و بمعنای سیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به سوئد از مردم سوئد، ساخته و تهیه شده در سوئد، زبان مردم سوئد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوند
تصویر سوند
میله جراحی جهت بیرون کشیدن ادرار از مثانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوید
تصویر سوید
سیاهک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائد
تصویر سائد
مهتر قوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سودد
تصویر سودد
((سُ دَ))
بزرگواری، مهتری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سواد
تصویر سواد
سیاهی، نوشته، رونوشت، شبح، سیاهی شهر که از دور دیده شود، در فارسی به معنای خواندن و نوشتن، معلومات، آگاهی های علمی و ادبی
سواد کسی نم کشیدن: کنایه از سواد درستی نداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سواد
تصویر سواد
محو الأمّيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سواد
تصویر سواد
Literacy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سواد
تصویر سواد
alphabétisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سواد
تصویر سواد
识字
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سواد
تصویر سواد
読み書き能力
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سواد
تصویر سواد
грамотность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سواد
تصویر سواد
Alphabetisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سواد
تصویر سواد
خواندگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سواد
تصویر سواد
সাক্ষরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سواد
تصویر سواد
การรู้หนังสือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سواد
تصویر سواد
ufanisi wa kusoma
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سواد
تصویر سواد
okuryazarlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سواد
تصویر سواد
אוריינות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سواد
تصویر سواد
alfabetyzacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سواد
تصویر سواد
문해력
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سواد
تصویر سواد
melek huruf
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سواد
تصویر سواد
साक्षरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سواد
تصویر سواد
geletterdheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سواد
تصویر سواد
грамотність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سواد
تصویر سواد
alfabetización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سواد
تصویر سواد
alfabetizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سواد
تصویر سواد
alfabetização
دیکشنری فارسی به پرتغالی