معنی سواد سواد سیاهی، نوشته، رونوشت، شبح، سیاهی شهر که از دور دیده شود، در فارسی به معنای خواندن و نوشتن، معلومات، آگاهی های علمی و ادبی سواد کسی نم کشیدن: کنایه از سواد درستی نداشتن تصویر سواد فرهنگ فارسی معین