جدول جو
جدول جو

معنی سهونی - جستجوی لغت در جدول جو

سهونی
(سَ)
شعبه ای از ایل چهارلنگ بختیاری که جزء کیومرسی است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابوعبدالله محمد بن احمد بن محمد بن یوسف، معروف به رهونی از دانشمندان قرن سیزده. او راست:1- اوضح المسالک و اسهل المراقی الی سبک ابریز الشیخ عبدالباقی، و آن حاشیه ای است بر شرح عبدالباقی زرقانی بر مختصر شیخ خلیل. 2- التحصن و المنعه ممن ان السنه بدعه (در فقه مالکی). (از معجم المطبوعات مصر)
لغت نامه دهخدا
(شَ سَ)
تیره ای از طایفۀ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ستونی
تصویر ستونی
عمودی
فرهنگ واژه فارسی سره
پنهانی
فرهنگ گویش مازندرانی