معنی ستونی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با ستونی
ستونه
- ستونه
- ستون، حمله و گریز در مسیری مستقیم و ستون مانند، حمله پرندگان شکاری (شاهین باز باشه و غیره) بسوی پرنده ای که قسمتی از پر و بال او را کنده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
ستونک
- ستونک
- ستون کوچک، هر یک از دم گلهای فرعی که دارای آرایش خوشه یی هستند پایک هر گل فرعی که دارای آرایش خوشه یی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
ستونه
- ستونه
- ستون مانند، حرکت و حمله یا گریز به خط مستقیم و ستون مانند
فرهنگ فارسی عمید