جدول جو
جدول جو

معنی سندهشار - جستجوی لغت در جدول جو

سندهشار
(سِ دِ)
نام طبیبی است هندی و ابن البیطار در مفردات از کتاب او روایت کند در شرح کلمه حضض و حسک و ثوم آمده است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به عیون الانباء ص 109 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سندهان
تصویر سندهان
عود هندی، درختی با چوب قهوه ای رنگ که هنگام سوختن بوی خوش می پراکند و معمولاً در هند و هندوچین می روید، انجوج
فرهنگ فارسی عمید
(سِ دِ)
نام طبیبی هندی و ابن البیطار از او روایت آرد و از جمله در شرح کلمه ریباس آمده است. رجوع به سندهشار شود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(قَ دِ)
نام شهری از خراسان که اکنون در تصرف افغانهاست. (ناظم الاطباء). نام شهری است معروف، بعضی گویند از ترکستان است و بعضی دیگر گویند از هندوستان. (برهان). شهری است به افغانستان که نام آن به ایالت شامل وی نیز اطلاق شده و آن در 31 درجه و 27 دقیقۀ عرض شمالی و 65 درجه و 43 دقیقه طول شرقی به ارتفاع 3462 قدم بین رودهای ترنگ و ارغنتاب واقع شده و دارای 31000 سکنه است. (دایره المعارف اسلام از حاشیۀ برهان چ معین). لقب این شهر دارالقرار است. (یادداشت مؤلف). در معجم البلدان آمده: قندهار بضم قاف و ضم دال شهری است در اقلیم سوم دارای طول 110 درجه و عرض 30 درجه و آن از شهرهای هند یا سند است. رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(سِ دِ)
عود هندی. طبیعت آن گرم و خشک است در سوم. (برهان) (آنندراج). عود بهترین او سیاه و صلب و براق خوشبوی تلخ است که در ته آب نشیند. عود هندی. (فهرست مخزن الادویه) (الفاظ الادویه). اسم هندی عود است
لغت نامه دهخدا
(سِ)
پادشاه سند. فرمانروای سند:
یکی شاه کابل یکی سند شاه
دگر جوگیان شاه با فر وگاه.
فردوسی (چ بروخیم ج 7 ص 2250)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
زن پسر که بترکی گلن خوانند. (برهان) (جهانگیری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قندهار
تصویر قندهار
کندهار رخج آراخوو شهری است
فرهنگ لغت هوشیار