جدول جو
جدول جو

معنی سنتو - جستجوی لغت در جدول جو

سنتو
(سِ تُ)
نشانۀ اختصاری از حروف اول کلمات سنترال تریتی ارگانیزیشن. (فرهنگ فارسی معین). نشانۀ اختصاری آن ’سنتو’ است. سازمانی است که از سال 1955 م. تأسیس گردید و کشورهای ایران، پاکستان، ترکیه، انگلستان در آن عضویت داشتند. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
سنتو
((سِ نْ تُ))
سازمان پیمان مرکزی. اعضای این پیمان ایران، انگلستان، پاکستان و ترکیه بوده اند که در 21 اوت 1959 جانشین پیمان بغداد شد. امریکا بر این پیمان نظارت داشت، در مانورهای آن شرکت می کرد و به اعضای آن کمک نظامی می داد
تصویری از سنتو
تصویر سنتو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سختو
تصویر سختو
نوعی خوراک که تکه های رودۀ گوسفند را با گوشت و برنج و چیزهای دیگر پرکرده و پخته باشند، سغدو
فرهنگ فارسی عمید
یکی از ساز های زهی که سیم های بسیار (حدود ۷۲ سیم) بر روی آن کشیده شده و با دو مضراب چوبی بلند نواخته می شود و از قدیمی ترین سازهای ایران است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناو
تصویر سناو
سونش، ریزه های فلز که هنگام سوهان کردن و سودن آن به زمین می ریزد، براده، سناو، سخاله، توبال
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
نام سازی است. یکی از قدیمترین و کاملترین سازهای ایرانی که بشکل ذوزنقتین ساخته و سیمهای بسیاری بر روی آن کشیده شده است و آنرا بوسیلۀ دو مضراب چوبی نوازند. (فرهنگ فارسی معین) ، نوعی از ساز برای بازیچۀ اطفال که بر دو لب چسبانند و از یک سو بسوی دیگر کشند و در وی دمند و آوازی از آن برآرند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
یکی از قدیمترین و کاملترین سازهای ایرانی که به شکل ذوزنقتین ساخته شده و سیمهای بسیار بر روی آن کشیده شده است و آنرا به وسیله دو مضراب چوبی نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
قسمی خوراک. طرز تهیه آن چنینست که روده گوسفند را با گوشت و برنج و مصالح دیگر انباشته بروغن بریان کنند، آلت تناسل مرد قضیب
فرهنگ لغت هوشیار
از ساخته های نادرست فارسی گویان از سنه تازی چنبی ترا دادی (خرد ناب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنته
تصویر سنته
زمین خشک بی گیاه قحط زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنتز
تصویر سنتز
فرانسوی برنهاده زبانزد فرزانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوت
تصویر سنوت
پنیر، کره، انگبین، شیره، رازیانه، زیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتو
تصویر منتو
قسمی کیپا (روده پر کرده از برنج و گوشت و جز آن) : (قیمه از بوی بخور شیشه سرخ پیاز عود سوز مجمر منتو معطر میکند) (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیتو
تصویر سیتو
((سَ یِّ ئَ))
سازمان پیمان آسیای جنوب غربی یا پیمان مانیل. این پیمان در سال 1954 بین دولت های امریکا، استرالیا، بریتانیا، پاکستان، تایلند، فرانسه، فیلیپین و نیوزلند در مانیل پایتخت فیلیپین بسته شد. هدف این پیمان همکاری اقتصادی و نظامی بوده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنتز
تصویر سنتز
((سَ تِ))
ترکیب عنصرها یا جسم های ساده با یکدیگر، آن چه از تقابل مؤثر آنتی تز بر تز حاصل می شود، هم نهاد، هم نهاده (شیمی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سختو
تصویر سختو
((سُ))
قسمی خوراک، طرز تهیه آن چنین است که روده گوسفند را با گوشت و برنج و مصالح دیگر انباشته به روغن بریان کنند، کنایه از آلت تناسلی مرد، قضیب
فرهنگ فارسی معین
((سَ))
از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیم های بسیاری است و به وسیله دو مضراب چوبی نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
((سُ نَّ))
ویژگی آن چه که ریشه در آداب و رسوم قدیم دارد یا از قدیم رایج بوده است، سنت گرا، پیرو سنت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
Traditional
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
traditionnel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
伝統的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
מסורתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
전통적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
tradisional
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
पारंपरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
traditioneel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
tradicional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
tradicional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
tradizionale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
传统的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
tradycyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
традиційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
traditionell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
традиционный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سنتی
تصویر سنتی
geleneksel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی