جدول جو
جدول جو

معنی سناف - جستجوی لغت در جدول جو

سناف(سِ)
پیش سینۀ شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) ، پیش بند رحل یا رسن که بر سینه بند شتر بسته پیش آورده و پس سپل پنجم برند و محکم کنند تا سینه بدان از جای نرود. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سجاف
تصویر سجاف
پارچه یا نوار باریکی که در حاشیۀ لباس بدوزند، فراویز، فرویز، درز جامه، پرده ای که بر در آویزان کنند، شکاف بین پرده، فرجۀ بین دو پرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنان
تصویر سنان
قطعۀ آهن نوک تیز که بر سر چوب دستی یا نیزه نصب کنند، سرنیزه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنام
تصویر سنام
رکن معظم هر چیز، شریف قوم، بزرگ قوم،
کوهان شتر، کمرگاه، گودبان، گرده بان، گردبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکاف
تصویر سکاف
کسی که پیشه اش کفش دوزی است، کفشگر، کفشدوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاف
تصویر سیاف
شمشیرگر، مرد شمشیرزن، کسی که با شمشیر جنگ کند، میرغضب
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
قلعه ایست در یمن از مخلاف سنحان. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
شتر که رحل سپس و شتر که رحل پیش اندازد، از لغات اضداد است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). شتری که رحل سپس اندازد و یا آن که رحل پیش اندازد. (ناظم الاطباء). آن اشتر که پالان فرا پیش افکند. (مهذب الاسماء) ، شتر که بر وی سناف بندند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
درپیش شدن. (زوزنی). پیش شدن شتر یا اسب، جماعت شتران و اسبان را. (منتهی الارب). در پیش شدن اسب. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
تصویری از قناف
تصویر قناف
دراز ریش، کلان بینی، درشت اندام، نره کلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طناف
تصویر طناف
طناب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناف
تصویر کناف
یارمندی، همیاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناب
تصویر سناب
دراز شکم، دراز بد بختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نساف
تصویر نساف
دستگاه بوجاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاف
تصویر سیاف
مرد شمشیر زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواف
تصویر سواف
مرگا مرگ، ستور میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهاف
تصویر سهاف
تشنگی سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنیف
تصویر سنیف
اشتر پوش، کناره بوب (فرش بساط)، کناره تشلیخ (سجاده)
فرهنگ لغت هوشیار
ناسازی دشمنی خوک شنگی (شنگ خرطوم) آنندراج سناد را با کرگدن برابر دانسته که درست نیست، ماده شتر تنومند پساچند آک در پساوند چون زمین و زمان دود و دید اختلاف داشتن، اختلاف، در شعر عربی اختلاف حذو و اختلاف تاسیس است و در شعر پارسی اختلاف ردیف است چنانکه گفته اند: کنی ناخوش بما بر زندگانی اگر از مادمی دوری گزینی. ردف قافیه اول الف است و ردف قافیه دوم یاء
فرهنگ لغت هوشیار
قطعه ایست از موسیقی و خاص آلات موسیقی مرکب از سه تا چهار بند دارای خصایص مختلف. دیگر موسیقی سمفنیک مثل سمفونی و کنسرتو و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناج
تصویر سناج
دوده که بر در و دیوار نشسته، نو رنگی اندودن به رنگی دیگر، چراغ
فرهنگ لغت هوشیار
موضعی است از دریا که آبش تنگ باشد و تهش گل بوده و بیم آن باشد که کشتی در آنجا بند شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناط
تصویر سناط
کوسه کوسج، تنک ریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنام
تصویر سنام
کوهان شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنان
تصویر سنان
سر نیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناه
تصویر سناه
میوه دادن دو سال یکبار چون کویک خرمابن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکاف
تصویر سکاف
از ریشه پارسی کفشگر کسی که کفش دوزی پیشه دارد کفش دوز
فرهنگ لغت هوشیار
آب انگور که بی فشار بچکد، نابترین می، ناب، پیشتاز در سپاه، آغاز از شب می باده، آنچه چکد از انگور پیش از فشاردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراف
تصویر سراف
برگجوی جویدن برگ خوردن برگ از سوی نوزاد کرم ابریشم و خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعاف
تصویر سعاف
پوسته پوسته شدن ناخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاف
تصویر سجاف
پرده و حجاب، پوشش، لحاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحاف
تصویر سحاف
بیماری باریک (سل سد در)، جمع سحفه، پیه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آناف
تصویر آناف
جمع انف، بینی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاف
تصویر سجاف
((س))
پارچه باریکی که در حاشیه جامه دوزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آناف
تصویر آناف
بینی ها
فرهنگ واژه فارسی سره