جدول جو
جدول جو

معنی سناسیان - جستجوی لغت در جدول جو

سناسیان
هندی نام گروهی از درویشان هندو
تصویری از سناسیان
تصویر سناسیان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساریان
تصویر ساریان
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی مشهد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامیان
تصویر سامیان
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی اردبیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سندیان
تصویر سندیان
بلوط، درخت بلوط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرایان
تصویر سرایان
در حال سرودن، در حال آوازخوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالیان
تصویر سالیان
سالها، جمع واژۀ سال برای مثال چنان زی کزآن زیستن سالیان / تو را سود و کس را نباشد زیان (نظامی۵ - ۷۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگستان
تصویر سنگستان
زمینی که در آن سنگ بسیار باشد، سنگلاخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شناسیدن
تصویر شناسیدن
شناختن، آشنا شدن، واقف شدن، دانستن، اشناسیدن، اشناختن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ گِ)
سنگلاخ. (فرهنگ اسدی). زمینی پر از سنگ. (یادداشت بخط مؤلف). زمین و جایی که انبوه از سنگ باشد و خاک نداشته باشد. (ناظم الاطباء) :
سرگشته دلی دارم در پای جهان مفکن
نارنج بسنگستان مسپار نگهدارش.
خاقانی.
بهور هندوان آمد خزینه
بسنگستان غم رفت آبگینه.
نظامی.
در کنار رودخانه ها و سنگستان و زمین ریگ بوم نیکو شود (سفیددار) . (فلاحت نامه)
لغت نامه دهخدا
(گِ)
یسوعی و نویسندۀ اسپانیایی. او راست مجموعه ای در بذله گویی. متولد 1601 میلادی و متوفی در 1658 م
لغت نامه دهخدا
(مَ جَ فَ دَ)
تعریف کردن و شناساندن. (آنندراج) ، شناختن، دریافتن، فهمیدن و واقف شدن. (ناظم الاطباء) ، تشخیص دادن. بازشناختن:
موبمو و ذره ذره مکر نفس
می شناسیدند چون گل از کرفس.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(شَمْ ما)
کسانی که بر کیش شماس آتش پرست می باشند. (ناظم الاطباء) (از غیاث) (از برهان). قومی که کافر باشند. (غیاث). نام جماعتی که دین شماس عدل ترسا داشته باشند و ایشان را به عربی شماسی به تشدید میم گویند و این لغت عربی است. (آنندراج) (انجمن آرا) ، کشیشانی که موی میانۀ سر خود را میتراشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
محلی است به مرو در بیرون آن شهر نزدیک به مصلی، (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است جزء دهستان سیاهرودبخش افجۀ شهرستان تهران. دارای 69 تن سکنه. آب آن از جاجرود. محصول آنجا غلات، بنشن، قلمستان و شغل اهالی آن زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(سِ / سَ)
قومی است که از ملک ایشان سنجاب پیدا شود. (آنندراج) (غیاث) :
کنم دست پیچی بسنجابیان
زنم سکه بر سیم سقلابیان.
نظامی.
رجوع به سنجاب شود
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان بیات بخش نوران شهرستان ساوه. دارای 142 تن سکنه است. آب آن از رود خانه مزدقان. محصول آنجا غلات، بنشن، انگور، سیب زمینی. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه وجاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
به عربی هرمس است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
محمد بن اسماعیل بن ابی بکر عبدالجبار بن احمد بن محمد ناقدی ساسیانی جراحی، از مردم محلۀ ساسیان مرو و از محدثان نیمۀ اول قرن ششم بود، تولد وی بسال 460 هجری قمری و وفاتش به سال 541 یا542 بوده است، (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
نسبت است به محلۀ ساسیان مرو، رجوع به ساسیان شود
لغت نامه دهخدا
(لَ شُ دَ)
حمد و شکر خدا کردن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ اَ تَ)
خوش شدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اُ نَ)
مصغر انسان. (ناظم الاطباء). مصغر انسان است بزیادۀ ’یا’ بعد از ’سین’ برخلاف قیاس و بعضی گفته اند اصل انسان، انسیان بوده که بجهت تخفیف یاء آن را حذف کرده اند از اینرو در تصغیر آن یاء بازگردانده میشود و انیسیان میگویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(فَ کَ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه که 140 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سندیان
تصویر سندیان
پارسی تازی گشته سندیان بلوت از درختان بلوط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نرسیان
تصویر نرسیان
نوعی ازخرمای نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسیون
تصویر ناسیون
فرانسوی سرتک (جنس)، برشان (امت)، زانیچ (ملت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگسان
تصویر سنگسان
همچون سنگ سنگ مانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناسان
تصویر تناسان
آسوده مرفه، تندرست سالم، تن پرور خوشگذران تن آسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراسیا
تصویر سراسیا
آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرایان
تصویر سرایان
سراینده، در حال سرودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنایان
تصویر بنایان
جمع بنا، رمن ساختگی والاد گران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عباسیان
تصویر عباسیان
فرزندان عباس که به فرمانروایی رسیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرایان
تصویر سرایان
((سَ))
سراینده، در حال سرودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناییدن
تصویر سناییدن
احترام گذاشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیاسیون
تصویر سیاسیون
سیاستمداران
فرهنگ واژه فارسی سره