جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سندیان

سندیان

سندیان
مردمان منسوب بسند را گویند و آن ولایتی است مشهور. (برهان) (آنندراج). رجوع به سند شود
لغت نامه دهخدا

سندیان

سندیان
نام درخت بلوط بلغت اهل شام. (برهان) (آنندراج). به لغت اهل شام و به لغت اهل مصر سلداسوف است. (تحفۀ حکیم مؤمن). بلوط. (یادداشت مؤلف). بلخ. بلاخ. و آن درختی است و کدین گازران از آن کنند. بلوط یا گونه ای از بلوط است. رجوع به بلوط شود. سندیان الارض. فراسیون. (الفاظ الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). بلوطی
لغت نامه دهخدا

اندیان

اندیان
در بعضی از نسخه های شاهنامه نام یکی از سرداران فریدون پادشاه پیشدادی
اندیان
فرهنگ نامهای ایرانی

سندهان

سندهان
عودِ هِندی، درختی با چوب قهوه ای رنگ که هنگام سوختن بوی خوش می پراکند و معمولاً در هند و هندوچین می روید، اَنجوج
سندهان
فرهنگ فارسی عمید

سادیان

سادیان
دهی است از دهستان برزوک بخش قمصر شهرستان کاشان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری قمصر، کوهستانی و سردسیر، و آب آن از دو رشته قنات، و محصول آن غلات، میوه و حبوبات است، 25 تن سکنه دارد که به زراعت، گله داری، صنایع دستی و قالی بافی اشتغال دارند، دو مزرعه جزء این آبادی است، راه فرعی به کاشان دارد، (ازفرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)، سادیان در مدخل همان دره ای است که مرق محل مزار بابا افضل کاشانی در آن واقع است، (احوال بابا افضل کاشانی سعید نفیسی ص 5)
لغت نامه دهخدا

سندهان

سندهان
عود هندی. طبیعت آن گرم و خشک است در سوم. (برهان) (آنندراج). عود بهترین او سیاه و صلب و براق خوشبوی تلخ است که در ته آب نشیند. عود هندی. (فهرست مخزن الادویه) (الفاظ الادویه). اسم هندی عود است
لغت نامه دهخدا

سندوان

سندوان
دهی است از دهستان شهریاری بخش رامهر مرکز شهرستان اهواز. دارای 150 تن سکنه است. آب آن از رود رام هرمز. محصول آنجا غلات، برنج، کنجد و بزرک. شغل اهالی زراعت و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفۀ لرو عرب هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا