جدول جو
جدول جو

معنی سمیطر - جستجوی لغت در جدول جو

سمیطر
وزنی معادل چهار قسط. (یادداشت مؤلف از مفاتیح العلوم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سمیر
تصویر سمیر
(پسرانه)
قصه گو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سمیر
تصویر سمیر
افسانه گو در شب، مصاحب شب، کنایه از دهر، روزگار
فرهنگ فارسی عمید
(سَ بَ طَ)
دراز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، اسم مرغی است نیک درازگردن که پیوسته درآب باشد و ماهی گیرد و کنیت او ابوالعیزار است. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). ابوالعیزار. (اقرب الموارد) (المرصع). رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ طَ)
مردی است سفیانی که در زمان محمد امین در دمشق خروج کرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ طَ)
سلک مروارید. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. دارای 551 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات، بنشن، انگور، بادام و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مُ سَ طِ)
حافظ. نگهبان. برگماشته. مشرف بر چیزی. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برگماشته. (دهار) (مهذب الاسماء). چیره. زعیم. مسلط گشته. رقیب. متعهد امری. مسلط. متسلط. دیکتاتور. (یادداشت مرحوم دهخدا). ج، مسیطرون. مصیطر. و رجوع به مصیطر شود
لغت نامه دهخدا
(سُ مَ)
ردۀ خشت پخته. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ردۀ خشت پخته، برۀ پاکیزه از موی جهت بریان، مرد سبک حال. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِمْ می)
صاحب افسانه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). صاحب. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سمیدر
تصویر سمیدر
یونانی تازی گشته آذرشین از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمیط
تصویر سمیط
ناتوان سست مرد، بی پینه کفش، رده آگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمیر
تصویر سمیر
زمانه و روزگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمیر
تصویر سمیر
((سَ))
افسانه گو، زمانه، روزگار
فرهنگ فارسی معین
افسانه گو، قصه گو، داستان پرداز، داستان سرا، داستان گو، حکایت گر، قصه سرا، داستان گزار، دهر، روزگار، زمانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد