- سموات
- در عربی املایی است برای سماوات
معنی سموات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع میت، مردگان، درگذشتگان
حمله کردن هجوم بردن، به قهر رفتن، حمله هجوم، غلبه قهر، ابهت وقار
جمع سما، آسمان
مونث سمی زهر آلود، جمع سمیات
جمع سموم، جمع الجمع سم، زهرها
سالها
سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
سماها، آسمان ها، جمع واژۀ سما
میت ها، مرده ها، جمع واژۀ میت
جمع میت، مردگان، درگذشتگان
داغها و نشانها
سمت ها، داغها، نشانها، جمع واژۀ سمت
سامی ها، عالی ها، بلندپایگان، بلند مرتبه ها، جمع واژۀ سامی
سامی ها، عالی ها، بلندپایگان، بلند مرتبه ها، جمع واژۀ سامی
ترک بند، تسمه و دوال که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی به ترک می بندند، فتراک
جمع واژۀ سمت، سمت ها
جمع واژۀ سمت، سمت ها
آنجه جان ندارد، مردگان
((سَ))
فرهنگ فارسی معین
ترک بند، تسمه و دوالی که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی را به ترک می بندند، فتراک
ویژگی زمین خشک، بایر و ویران که مالک نداشته باشد، بی جان، مرده
یگانه آسمان و زمین
آفریننده زمین و آسمان ها
آفریینده زمین و آسمانها (خدای)
پرهون آغاز آسمان ها
آفرینندۀ آسمان ها، خدای تعالی
آفریینده آسمانها خدا ماخوذ از آیه رب قد آتیتنی من الملک وعلمتنی من تاویل الاحادیث فاطرالسموات و الارض. . (سوره 12 یوسف آیه 102) (پرودگار من همانا مرا پادشاهی دادی و تاویل حدیثها بمن آموختی پدید آورنده آسمانهاو زمین)