- سمسمه
- یک کنجد واحد سمسم یک کنجد
معنی سمسمه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شخص شل و سست آنکه کارها ره به کندی و تانی انجام دهد فسفسی
کنجد از گیاهان کنجد
روباه
گرگ، پستانداری وحشی و گوشت خوار شبیه سگ اما از آن قوی تر و درنده تر که در موقع گرسنگی به چهارپایان و حتی به انسان حمله می کند، ذیب، ذئب، سرحان، اغبر
گرگ، پستانداری وحشی و گوشت خوار شبیه سگ اما از آن قوی تر و درنده تر که در موقع گرسنگی به چهارپایان و حتی به انسان حمله می کند، ذیب، ذئب، سرحان، اغبر
کنجد، دانۀ کنجد