- سماچه
- سینه بند زنان
معنی سماچه - جستجوی لغت در جدول جو
- سماچه
- ساماکچه، سینه بند، پیش بند، سینه بند زنان، پستان بند، سماخچه، سماکچه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آپارتمان، سوئیت
سرای کوچک، خانه کوچک
آویز گنی زشتی، پافشاری، سپید چشمی
حمله کردن، کالبد هر چیزی، سقف خانه
سینه بند زنان
شنودن گوشی گوشی دورآو (تلفن) گوشی پزشکی
خاکشی خاکشی خاکشیر
سینه بند زنان
سمناک جوانمردی رادی، چشم پوشی گذشت، آسانگیری
سرای کوچک، خانۀ کوچک، خانۀ اندرونی
ساماکچه، سینه بند، پیش بند، سینه بند زنان، پستان بند، سماچه، سماخچه
ساماکچه، سینه بند، پیش بند، سینه بند زنان، پستان بند، سماچه، سماکچه
رواق خانه، پرده که از سقف آویخته باشند، کالبد هر چیز
سقف
بلدرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سمان، کرک، کراک، سلویٰ، بدبده، ورتیج، وشم
بلدرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سمان، کرک، کراک، سلویٰ، بدبده، ورتیج، وشم
نادرست نویسی توانچه سیلی تپانچه
نا تنک شیرین که از آرد گندم و غیر آن و شکر پزند، تخته ای باشد گرد و میان سوراخ که بر سر ستون خیمه محکم کنند و چادر خیمه را بر روی آن کشند (و آن شبیه بنان کماج است) کلیجه خیمه کماجه: (کماج خیمه را ماند که نتوان ز وی کندن بد ندان نیم ذره)، (جامی)
بلدرچین
بختک، کابوس، رؤیای وحشتناک توام با احساس خفگی و سنگینی بدن که انسان را از خواب می پراند، خفتو، خفتک، کرنجو، خفج، فرنجک، درفنجک، برخفج، برغفج، فرهانج، برفنجک، فدرنجک
ماده (سگ یا خر) مثلاً ماچه خر، ماچه سگ
مقابل نر، ماده