جهاز را گویند و به عربی سفینه خوانند. (برهان). کشتی. (از آنندراج) (فرهنگ رشیدی) (جهانگیری). سفینه. کشتی. جهاز. (ناظم الاطباء) : ای فلک مرکب عماری تو اشک تا کی کشد سماری تو. حمیدی بلخی. اندر آن دریا سماری وآن سماری جانور واندر آن گردون ستاره وآن ستاره بی مدار. فرخی. به سنگ اندر گشائی چشمۀ خون به دریا در پدید آری سماری. عنصری. حاسد چو بیش باشد بهتر رود سعادت چون باد بیش باشدبهتر رود سماری. منوچهری. من آن بودم که از امیدواری همی بردم به دریاها سماری. (ویس و رامین). در گردن خود طوقش ار نداری بر خشک بخیره مران سماری. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 408). سمندش کوه و دریا را سماری حسامش دین و دنیا را حصارست. ابوالفرج رونی. بر این گردون دریا چهر از تیغ به پیوند و سماریهای عنبر. ازرقی. سماریهای عنبر چون گران شد فروبارد ز عنبر عقد گوهر. ازرقی
جهاز را گویند و به عربی سفینه خوانند. (برهان). کشتی. (از آنندراج) (فرهنگ رشیدی) (جهانگیری). سفینه. کشتی. جهاز. (ناظم الاطباء) : ای فلک مرکب عماری تو اشک تا کی کشد سماری تو. حمیدی بلخی. اندر آن دریا سماری وآن سماری جانور واندر آن گردون ستاره وآن ستاره بی مدار. فرخی. به سنگ اندر گشائی چشمۀ خون به دریا در پدید آری سماری. عنصری. حاسد چو بیش باشد بهتر رود سعادت چون باد بیش باشدبهتر رود سماری. منوچهری. من آن بودم که از امیدواری همی بردم به دریاها سماری. (ویس و رامین). در گردن خود طوقش ار نداری بر خشک بخیره مران سماری. ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 408). سمندش کوه و دریا را سماری حسامش دین و دنیا را حصارست. ابوالفرج رونی. بر این گردون دریا چهر از تیغ به پیوند و سماریهای عنبر. ازرقی. سماریهای عنبر چون گران شد فروبارد ز عنبر عقد گوهر. ازرقی
منسوب به مسمار. میخی. میخی شکل. شبیه به مسمار. (ناظم الاطباء). - خط مسماری، خط میخی. رجوع به خط میخی و میخی شود. ، فلکی. (بحر الجواهر) ، خرابی. ویرانی، پایمال کننده. (ناظم الاطباء)
منسوب به مسمار. میخی. میخی شکل. شبیه به مسمار. (ناظم الاطباء). - خط مسماری، خط میخی. رجوع به خط میخی و میخی شود. ، فلکی. (بحر الجواهر) ، خرابی. ویرانی، پایمال کننده. (ناظم الاطباء)
ریشه های گوشت توضیح: در دکانهای کبابی و چلو کبابی گوشتی را که برای تهیه کباب آماده کرده اند بدوا همه رگ و ریشه های آنرا با کارد جدا کنند. این رگ وریشه ها را دمار گویند. و آنها را بنام دماری بفقیران فروشند و آنان آنها را پخته و سوپ رقیقی تهیه کرده و خورند. یا دمار از کسی (روزگار کسی یا نهاد کسی) بر آوردن (در آوردن) او را بسیار عذاب دادن ویرا سخت شکنجه دادن
ریشه های گوشت توضیح: در دکانهای کبابی و چلو کبابی گوشتی را که برای تهیه کباب آماده کرده اند بدوا همه رگ و ریشه های آنرا با کارد جدا کنند. این رگ وریشه ها را دمار گویند. و آنها را بنام دماری بفقیران فروشند و آنان آنها را پخته و سوپ رقیقی تهیه کرده و خورند. یا دمار از کسی (روزگار کسی یا نهاد کسی) بر آوردن (در آوردن) او را بسیار عذاب دادن ویرا سخت شکنجه دادن
گونه ای ماهی استخوانی که حداکثر طولش تا 25 سانتیمتر میرسد و بدنش پوشیده از فلسهای نسبتا درشت نازک و نوک تیز است رنگ بدنش سبز و در قسمتهای پشت آن خط آبی رنگ بمحاذات تیره پشت حیوان قرار دارد. پهلو ها و شکم حیوان سفید و نقره یی است ماهی مذبور را جهت تغذیه و ساختن کنسرو صید میکنند
گونه ای ماهی استخوانی که حداکثر طولش تا 25 سانتیمتر میرسد و بدنش پوشیده از فلسهای نسبتا درشت نازک و نوک تیز است رنگ بدنش سبز و در قسمتهای پشت آن خط آبی رنگ بمحاذات تیره پشت حیوان قرار دارد. پهلو ها و شکم حیوان سفید و نقره یی است ماهی مذبور را جهت تغذیه و ساختن کنسرو صید میکنند