جدول جو
جدول جو

معنی سلگرد - جستجوی لغت در جدول جو

سلگرد
(سِ گُ)
دهی است از دهستان علمدار گرگر بخش جلفا شهرستان مرند، دارای 237 تن سکنه و آب آن از چشمه است. محصول آن غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
بیکاره، هرزه، هرزه گرد، کسی که بیهوده راه می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگرد
تصویر سرگرد
افسر ارتش بالاتر از سروان، یاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالگرد
تصویر سالگرد
زمانی که در آن یک یا چند سال از رویدادی گذشته است
فرهنگ فارسی عمید
(تَ گِ)
دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان است که در شهرستان مشهد واقع است و 332 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چِ گِ)
دهی است از دهستان شوراب، بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 90 هزارگزی شمال باختری اردل، وصل براه کوه رنگ واقع است. کوهستانی ومعتدل است و 21 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، عدس، کتیرا، پشم، روغن و گزانگبین. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راهش مالرو است. تونل کوهرنگ در فاصله 2هزارگزی این آبادی ساخته شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(سُ گِ)
دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 101 تن سکنه است. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، چغندر، کنجد و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
گردش سال (تحویل سال: و طالع نگاه داشت و آن سال که شمس بدرجه اعتدال ربیعی رسید وقت سال گردش در آن سرای بتخت نشست)
فرهنگ لغت هوشیار
درجه ایست در آرتش بالاتر از سروان و پایین تر از سرهنگ دوم و علامت آن یک ستاره هشت پربزرگ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالگرد
تصویر سالگرد
((گَ))
زمانی از سال که یک یا چند سال از واقعه ای گذشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
((وِ گَ))
بی کاره، هرزه گرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگرد
تصویر سرگرد
((~. گُ))
افسری که درجه اش بالاتر از سروان و پایین تر از سرهنگ دوم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالگرد
تصویر سالگرد
آنیورسری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
المتشرّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
Vagabond, Vagrant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
vagabond
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
mtembezi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
آوارہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
คนเร่ร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
pengembara
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
נווד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
放浪者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
流浪的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
ঘুরে বেড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
방랑자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
serseri
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
भटकते हुए
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
vagabondo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
zwerver
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
бродяга
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
бродяга
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
włóczęga
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
vagabundo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
vagabundo, vagrante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ولگرد
تصویر ولگرد
Landstreicher
دیکشنری فارسی به آلمانی