جدول جو
جدول جو

معنی سلجقی - جستجوی لغت در جدول جو

سلجقی
(سَ جُ)
منسوب به سجلوق و سلجوقیان:
مدح سلیم ژنده و دلق الف نمد
بر دلق سلجقی همه یکسر نوشته اند.
نظام قاری
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
منسوب به سلجوق و سلجوقیان و سلاجقه است
لغت نامه دهخدا
(سَ طَ)
نوعی از پوشش قلندران است که پاره ها از آن آویخته باشند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ جُ)
مخفف سلجوق است که پدر کلان سلجوقیان باشد با جیم فارسی هم آمده است. (برهان) (آنندراج). نام پادشاه سلاجقه که به چند واسطه بافراسیاب میرسد و این ترکی است. (رشیدی) :
جان محمود ار بگوهر باز شد
سلجق عهد از بهین گوهر بزاد.
خاقانی.
آفتاب گوهر سلجق که نعل رخش اوست
اصل آن گوهر کزو شمشیر حیدر ساختند.
خاقانی.
رجوع به سلاجقه و سلجوق و سلجوقیان شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
زمرد یا نوعی از زمرد و آن دون مرتبۀ ریحانی و ریحانی دون ظلماتی. (الجماهر بیرونی ص 161)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلاقی
تصویر سلاقی
سگ تازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلیقی
تصویر سلیقی
نهادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلوقی
تصویر سلوقی
وابسته به سلوق روستایی در یمن، شمشیر، سگ تازی
فرهنگ لغت هوشیار
سلتغی پوشش غلندران نوعی از پوشش قلندران است که پاره ها از آن آویخته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به سلجوق. هر یک از افراد سلسله سلجوقی و خاندان سلجوقی، جمع سلجوقیان سلاجقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلطقی
تصویر سلطقی
((سَ طَ))
نوعی از پوشش قلندران است که پاره ها از آن آویخته باشد
فرهنگ فارسی معین