- سقلاطون
- لاتینی تازی گشته پرند زر دوخت لاتینی تازی گشته برابر با ابریشم پرند رز دوخت پرند کبود نوعی پارچه ابریشمی زر دوزی شده که آنرا در بغداد می بافتند و شهرت بسیار داشته، پارچه ای نفیس به رنگ سرخ یا کبود
معنی سقلاطون - جستجوی لغت در جدول جو
- سقلاطون
- نوعی پارچۀ نفیس پشمی یا ابریشمی به رنگ سرخ یا کبود، کنایه از هر چیز سرخ یا کبود،
برای مثال چو از حدیقۀ مینای چرخ سقلاطون / نهفته گشت علامات چتر آینه گون (رشید وطواط - لغتنامه - سقلاطون)
- سقلاطون ((س یا سَ))
- نوعی پارچه ابریشمی به رنگ سرخ یا کبود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به سقلاطونی آنچه که از سقلاطون درست میکردند جامه سقلاطونی، سقلاطون
لاتینی تازی گشته برابر با ابریشم پرند رز دوخت پرند کبود
اپلاتون پلاتو فرزانه یونانی
یونانی تازی گشته زنگی دارو
یونانی تازی گشته ک کبداد (گویش شیرازی) از گیاهان دارویی
این واژه در برهان آمده و رومی دانسته شده یلنجوج (عود هندی) عود هندی. توضیح لاتینی کلمه باین معنی پیدا نشد و ما در شیه برهان حدس زده ایم که محرف مسفنطن باشد ولی کلمه اخیر بمعنی انجدان است
پادشاهان
جمع سلطان، چیرگان شاهان جمع سلطان پادشاهان، جمع سلطان
نقیبان لکشر غلارون سرلشکران
سلطان ها، فرمانرواها، پادشاه ها، برهان ها، قدرت ها، جمع سلطان
لاتینی تازی گشته برابر با ابریشم پرند رز دوخت پرند کبود نوعی پارچه ابریشمی زر دوزی شده که آنرا در بغداد می بافتند و شهرت بسیار داشته، پارچه ای نفیس به رنگ سرخ یا کبود
نوشادر
سقلاطون، برای مثال ز بس شقایق گویی خزانه دار فلک / به گرد دامن کهسار می کشد سقلاط (نزاری - لغت نامه - سقلاط)