جدول جو
جدول جو

معنی سقلابی - جستجوی لغت در جدول جو

سقلابی
منسوب به سقلاب از قوم سقلاب
تصویری از سقلابی
تصویر سقلابی
فرهنگ لغت هوشیار
سقلابی
از مردم سقلاب، اسلاو، سقالبه، صقالبه
تصویری از سقلابی
تصویر سقلابی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به صقلاب اهل صقلاب صقلبی، جمع صقلبه. یا موی صقلابی. موی بور. با روی صقلابی. سفید و سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیلابی
تصویر سیلابی
Syllabic, Torrential
دیکشنری فارسی به انگلیسی
слоговой , проливной
دیکشنری فارسی به روسی
скла́дний , зливовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
音节的 , 倾盆大雨的
دیکشنری فارسی به چینی
syllabique, torrentiel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
syllabisch, stortbuien
دیکشنری فارسی به هلندی
वर्णात्मक , मूसलधार
دیکشنری فارسی به هندی
مقطّعٌ , جارفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
음절의 , 억수같은
دیکشنری فارسی به کره ای
הֶבֶּרִי , סוחף
دیکشنری فارسی به عبری
音節的 , 豪雨の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
silabiki, mvua ya mafuriko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
พยางค์ , ฝนตกหนัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
সিলাবিক , প্রবাহিত বৃষ্টিপাত
دیکشنری فارسی به بنگالی
ہجے والا , سیلابی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سقلاب
تصویر سقلاب
سگ آبی. هر فرد از قوم سقلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلابی
تصویر قلابی
تقلبی، ساختگی، بدل، ناسره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سقلاب
تصویر سقلاب
سگ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، هزد، ویدستر، سگ لاب، سمور آبی، بیدستر، بیدست، قندس، بادستر
فرهنگ فارسی عمید
در تازی نیامده فارسی گویان آن را از قلاب تازی برگرفته و ساخته اند نبهره ناسره، دغا خاتوله تقلبی: این اسکناس قلابی است: پس یقین آن سگ بی دین عملش قلابی است ایها الناس بگیرید که این هم بابی است، حقه باز مکار، پول قلب. یا سکه قلابی. سکه تقلبی. توضیح صحیح کلمه قلابی منسوب به قلاب است ولی درتداول بضم اول استعمال شود. مصنوعی، ساختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقلاب
تصویر سقلاب
((سَ))
سگ لاب، سگ لاو، سگ آبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلابی
تصویر قلابی
((قُ لّ))
تقلبی، مکار، حقه باز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بقلاوی
تصویر بقلاوی
یک نوع شیرینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالاری
تصویر سالاری
حکومت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انقلابی
تصویر انقلابی
شورشی، آشوبی منسوب به انقلاب شورشی، طرفدار انقلاب، جمع انقلابیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقلاطین
تصویر سقلاطین
لاتینی تازی گشته برابر با ابریشم پرند رز دوخت پرند کبود
فرهنگ لغت هوشیار