سخن روی اندود. (مهذب الاسماء) ، (اصطلاح فلسفه) قیاسی است مرکب از وهمیات و غرض ازآن مغلوب ساختن خصم است. (از اقرب الموارد). در اصطلاح علوم منطقی قیاس سفسطی بقیاسی میگویند که مرکب ازمقدمات وهمی باشد و آن یکی از صناعات خمس است. رجوع شود به مغالطه و صناعات خمس. (دستور ج 2 ص 169). عبارت از قیاسی است که مرکب باشد از وهمیات و بعضی گفته اند قیاسی است که مرکب از مشبهات باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ص 665) (فرهنگ علوم عقلی دکتر سجادی ص 299)
سخن روی اندود. (مهذب الاسماء) ، (اصطلاح فلسفه) قیاسی است مرکب از وهمیات و غرض ازآن مغلوب ساختن خصم است. (از اقرب الموارد). در اصطلاح علوم منطقی قیاس سفسطی بقیاسی میگویند که مرکب ازمقدمات وهمی باشد و آن یکی از صناعات خمس است. رجوع شود به مغالطه و صناعات خمس. (دستور ج 2 ص 169). عبارت از قیاسی است که مرکب باشد از وهمیات و بعضی گفته اند قیاسی است که مرکب از مشبهات باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ص 665) (فرهنگ علوم عقلی دکتر سجادی ص 299)
چوبی است باریک دراز، پهن که بر وی بوریا پیچند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
چوبی است باریک دراز، پهن که بر وی بوریا پیچند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، فلیته مانندی باریک دراز از زر و نقره و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
مؤنث متسوق: بازارهای نیشابور در ایام قدیم پوشیده نبود و از اثارت غبار و تزاحم امطار، متسوقه و اهل معاملات متأذی می شدند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 439). و رجوع به مادۀ قبل ذیل معنی اول شود
مؤنث متسوق: بازارهای نیشابور در ایام قدیم پوشیده نبود و از اثارت غبار و تزاحم امطار، متسوقه و اهل معاملات متأذی می شدند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 439). و رجوع به مادۀ قبل ذیل معنی اول شود
جانورکی است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). قسمی از جعل. (ناظم الاطباء). نوعی سرگین گردانک. دعشوقه. و رجوع به دعشوقه شود، محل جنگ و کارزار قوم. (از اقرب الموارد از تاج)
جانورکی است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). قسمی از جعل. (ناظم الاطباء). نوعی سرگین گردانک. دعشوقه. و رجوع به دعشوقه شود، محل جنگ و کارزار قوم. (از اقرب الموارد از تاج)
ابن شابورالملک. سبزوار را بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بناکرد. و سبزوار در اصل ساسویه آباد بود. و گفته اند پسر این ساسویه یزدخسرو بود که خسروشیرجوین و خسروآباد بیهق و خسروجرد بناکرده است. و در نیشابور حاکم نیشابور در قدیم الایام از فرزندان ایشان بوده است، و هوالحاکم ابوالحسین بن محمد بن محمد بن الحسن بن علی بن السری بن یزدخسروبن ساسویه بن شابورالملک، و له عقب بنیسابور، توفی الحاکم ابوالحسین بنیسابور فی رمضان سنه سبعین و ثلثمائه و هوابن تسعین سنه. (تاریخ بیهق چ احمد بهمنیار ص 43)
ابن شابورالملک. سبزوار را بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بناکرد. و سبزوار در اصل ساسویه آباد بود. و گفته اند پسر این ساسویه یزدخسرو بود که خسروشیرجوین و خسروآباد بیهق و خسروجرد بناکرده است. و در نیشابور حاکم نیشابور در قدیم الایام از فرزندان ایشان بوده است، و هوالحاکم ابوالحسین بن محمد بن محمد بن الحسن بن علی بن السری بن یزدخسروبن ساسویه بن شابورالملک، و له عقب بنیسابور، توفی الحاکم ابوالحسین بنیسابور فی رمضان سنه سبعین و ثلثمائه و هوابن تسعین سنه. (تاریخ بیهق چ احمد بهمنیار ص 43)
اسم مکان از فسق. بیت اللطف. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محل فسق و فساد. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 فرهنگ نوادر لغات). مفسقه: قوت و غذای باب تو و عم و خال تو ز آخال و از تکسک خرابات و مفسقه. سوزنی (از یادداشت ایضاً). این خواجه را چاره مجو بندش منه پندش مگو کآنجا که افتاده ست او نی مفسقه نی معبده ست. مولوی
اسم مکان از فسق. بیت اللطف. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محل فسق و فساد. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 فرهنگ نوادر لغات). مفسقه: قوت و غذای باب تو و عم و خال تو ز آخال و از تکسک خرابات و مفسقه. سوزنی (از یادداشت ایضاً). این خواجه را چاره مجو بندش منه پندش مگو کآنجا که افتاده ست او نی مفسقه نی معبده ست. مولوی
مفروقه در فارسی مونث مفروق بنگرید به مفروق مونث مفروق مقابل مقرونه، جمع مفروقات: (اوتاد بحور دایره سریع بعضی مقرونه است و بعضی مفروقه) (المعجم. مد. چا. 52: 1)
مفروقه در فارسی مونث مفروق بنگرید به مفروق مونث مفروق مقابل مقرونه، جمع مفروقات: (اوتاد بحور دایره سریع بعضی مقرونه است و بعضی مفروقه) (المعجم. مد. چا. 52: 1)