جدول جو
جدول جو

معنی سفارشات - جستجوی لغت در جدول جو

سفارشات
توصیه در نگاهداری و محافظت چیزی یا اجرای امری، دستور دادن فرمایش، دستور فرمان، جمع سفارشات (به سیاق عربی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گزارشات
تصویر گزارشات
گزارش ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفارقات
تصویر تفارقات
جمع تفارق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاحشات
تصویر تفاحشات
جمع تفاحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزارشات
تصویر گزارشات
رمن نادرست از گزارش پارسی گزارش ها جمع (غلط) گزارشگزارشهااخبار
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مفارقه، جدایی ها جمع مفارقت جمع مفارقه (مفارق) : جدا شونده ها، الف - جواهر مجرده عقلیه و نفسیه یا مفارقات سفلیه نفوس مدبره انسانی یا مفارقات عقلیه عقول یا مفارقات علویه عقول و نفوس یا مفارقات محضه عقول یا مفارقات نوریه عقول. ب - معقولات و متصورات ذهنی و باین اعتبار کلیات نیز از مفارقاتند. یا مفارقات قدسی. عقول مجرده
فرهنگ لغت هوشیار
رمن بندی نادرست نگارش پارسی نگار ش ها جمع نگارش: ... لا سیماانشا رسائل و انواع نگارشات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافرات
تصویر سافرات
جمع سافره، راهیان مونث سافر، صاحبان سفر: قوم سافره
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سیار، جمع سیاره، گدان مونث سیار، کوکبی که گرد آفتاب یا کوکب دیگر گردد و از آن کسب نور کند جمع سیارات سیارگان سیاره ها. توضیح در منظومه شمسی ما 9 سیاره است: عطارد زهره زمین مریخ مشتری زحل اورانوس نپتون پلتون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیارات
تصویر سیارات
سیاره، هر جرم آسمانی که در مداری بیضی شکل می چرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور می کند، سیاراتی که به دور خورشید می گردند به ترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد یا تیر، زهره یا ناهید، زمین، مریخ یا بهرام، مشتری یا برجیس، زحل یا کیوان، اورانوس، نپتون و پلوتون، سیار، کاروان، قافله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاریات
تصویر فاریات
موشان تیره موش ها
فرهنگ لغت هوشیار
مونث فارق، جمع فارقات. یا علامت فارقه. نشانه ای که برای امتیاز دو شی میان آنها نهند، نشانه ای که معنیی را از معنی دیگر جدا کند بدین صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفارش
تصویر سفارش
سپارش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سفارش
تصویر سفارش
دستور دادن، فرمایش، شفاعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفارت
تصویر سفارت
رسالت و پیغمبری و میانجیگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفارش
تصویر سفارش
دستور برای انجام دادن کاری یا نگه داری چیزی، دستور، فرمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فارات
تصویر فارات
جمع فاره، موشان جمع فاره موشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفارش
تصویر سفارش
((س رِ))
دستور دادن، دستور برای انجام کار یا نگهداری از چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفارت
تصویر سفارت
((س رَ))
میانجی گری، وساطت، شغل و وظیفه سفیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفارت
تصویر سفارت
سفارت خانه، شغل و وظیفۀ سفیر که از جانب یک دولت به پایتخت دولت دیگر می رود، میانجیگری کردن، اصلاح کردن امور میان مردم، واسطۀ صلح بودن
فرهنگ فارسی عمید