جدول جو
جدول جو

معنی سعلاه - جستجوی لغت در جدول جو

سعلاه
(سِ)
غول یا ساحره جن. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). و گاهی اسب را در سرعت بدان تشبیه دهند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
سعلاه
بغامه (غول) یغامه مادینه
تصویری از سعلاه
تصویر سعلاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ)
غول یاساحرۀ جن. ج، سعالی. (آنندراج) (اقرب الموارد) (منتهی الارب). بدترین غولان. ج، سعالی. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(مُ لَ)
موضعی است قریب بدر. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). جایی است بین مکه و بدر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ نَحْ حُ)
سرفیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واژۀ علهی ̍. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، جمع واژۀ علهان. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
رجوع به علات شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سعله
تصویر سعله
سرفیدن، سرخ زدگی در موی سر سعال سرفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعلا
تصویر سعلا
بغامه (غول) یغامه مادینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعاه
تصویر سعاه
سخن چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعله
تصویر سعله
((سَ لَ یا لِ))
سعال، سرفه
فرهنگ فارسی معین