معنی سعله - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سعله
سعله
- سعله
- سرفیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ساله
- ساله
- با اعداد ترکیب شود و معنی دارنده تعداد سال دهد: دو ساله ده ساله یا همه ساله. هرسال پیوسته
فرهنگ لغت هوشیار
سبله
- سبله
- بروت نبینی جز هوای خویش قوتم به جز بادی نیابی در بروتم (نظامی)، مغاکچه زیر لب، سر ریش که بر سینه افتد، موی سینه، کاسبرگ در گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار